کپی شد
طبقات نوزدهم و بیستم فیلسوفان مسلمان
طبقه نوزدهم
افراد اين طبقه را شاگردان سيد صدرالدين دشتكى و علامه دوانى تشكيل مىدهند:
- غياث الدين منصور دشتكى (فرزند سيد صدرالدين دشتكى) (م940 يا 948 ق):
وی از اعاظم حكما به شمار مىرود. در بيست سالگى از علوم زمان خود فارغ گشت. مدتى صدر اعظم شاه طهماسب بود، سپس استعفا داد و به شيراز برگشت و مدرسه منصوريه را در آن شهر تأسيس کرد. وی دنباله كار پدر خود را در رد نظريات علامه دوانى گرفت و احياناً در مناظرات حضورى آن دو شركت مىكرد. دشتکی دارای كتب فلسفى از قبيل: اثبات الواجب، شرح هياكل النور سهروردى، حاشيه بر شرح اشارات خواجه، حاشيه بر شفاى بوعلى و محاكمات ميان پدرش و دوانى در حواشى آن دو بر تجريد است.[1]
- محمود نيريزى:
وی از شاگردان سيد صدرالدين دشتكى بود. او چند كتاب جلال الدين دوانى را شرح كرده، نقدهای متعددی بر آنها وارد نموده و از استاد خويش دفاع كرده است.[2]
- قاضى كمال الدين ميبدى يزدى:
شهرت میبدی به واسطه شرحى است كه بر هدايه اثيرالدين ابهرى نوشته كه به «شرح هدايه ميبدى» معروف است، میبدی در فلسفه كتابى به زبان فارسى به نام «جام گيتى نما» نگاشته است.[3]
- جمال الدين محمود شيرازى:
ایشان كرسى تدريس جلال الدين دوانی را بعد از مرگش به دست گرفت. از جمله شاگردان او، ملا احمد اردبيلى معروف به مقدس اردبيلى، ملا عبد اللَّه شوشترى، ملا عبد اللَّه يزدى (صاحب حاشيه بر تهذيب المنطق) و ملا ميرزاجان شيرازى (معروف به فاضل باغنوى) بودهاند.[4]
- ملاحسين الهى اردبيلى (فرزند خواجه شرف الدين عبد الحق اردبيلى):
وی از شاگردان علامه دوانى و امير غياث الدين بود. الهی اردبیلی آثار مختلفی در منطق، كلام، فلسفه، هندسه و هيئت نوشت، كه غالباً طبق معمول آن زمان به صورت حاشيه، و يا حاشيه بر حاشيه است: از قبيل حاشيه بر شرح مواقف، شرح مطالع، شرح شمسيه، شرح هدايه ميبدى، حاشيه علامه دوانى بر شرح تجريد، شرح تذكره خواجه در هيئت.[5]
طبقه بيستم
- ملاعبد اللَّه يزدى (م 981 ق):
وی در شيراز نزد جمال الدين محمود و امير غياث الدين دشتكى تحصيل كرد. او حاشيهای بر تهذيب المنطق دارد كه به حاشيه ملا عبد اللَّه معروف است و كتاب درسى طلاب در منطق بوده است. هم فقيه بوده و هم اهل معقول (خصوصاً منطق). در آخر عمر به عراق رفته و مجاور شد و همان جا نیز درگذشت.[6]
- ملاحبيب اللَّه باغنوى شيرازى، معروف به ملا ميرزاجان و فاضل باغنوى (م 994 ق):
او شاگرد جمال الدين محمود بوده و چند حاشيه و شرح از علامه دوانى را حاشيه زده است.[7]
- شمس الدين محمد خفرى شيرازى (م 935 يا 957 ق):
وی از شاگردان امير غياث الدين منصور بود و ظاهراً حوزه درس علامه دوانى و سيدصدرالدين دشتكى را نيز درک كرده است. شرح تجريد و شرح حكمة العين را حاشيه زده و رسالهاى تحت عنوان اثبات الواجب دارد. خفرى را مىتوان از طبقه نوزدهم نیز به شمار آورد؛ زیرا او از جوانسالان طبقه نوزدهم و از كهنسالان طبقه بيستم بوده است.[8]
- خواجه افضل الدين تركه:
او از شاگردان جمال الدين محمود بود. درباره او گفته شده: فاضل حكيم خواجه افضل الدين محمد بن حبيب اللَّه معروف به تركه، استاد شيخ ابوالقاسم كازرونى حكيم امامى معروف به نصرالبيان (صاحب كتاب سلم السموات كه بخشى از آن در تاريخ حكما است)، بوده است. ظاهرا طلوع و شهرت اين استاد مابين سال هاى 970 ق و 990 ق در عراق و خراسان بوده است.[9]
- حكيم داود بن عمر انطاكى مصرى، مشهور به ضرير و بصير (م 1007یا 1008 ق):
او از پزشکان بزرگ و از معتبرترین حکمای اواخر سده دهم و اوايل سده يازدهم بوده است. اهل انطاکیه بوده و بنا بر نقل خودش، كور مادرزاد متولد شده و تا هفت سالگى فلج هم بوده است، ولی در همان حال مقدمات را آموخته، قرآن را حفظ كرده و هميشه از خداوند شفاى خود و توفيق تحصيل مسئلت مىنموده است، تا اين كه مسافرى از عجم به نام محمد شريف با او برخورد مىكند و فلج او را معالجه مىنمايد و چون هوش و ذكاوت خارق العاده او را مىبيند به او منطق و رياضيات و فلسفه مىآموزد. از حفظ و تسلط داود بر متون فلسفى و طبى؛ از قبيل قانون، شفا، اشارات، نجات، حكمة المشرقيه، تعليقات، محاكمات، مطارحات و رسائل اخوان الصفا كه همواره ملازم اين كتب بوده، داستان ها آوردهاند. داود تأليفاتى داشته، از جمله رسالهاى در «عشق» تأليف كرده است. در آخر عمر مجاور بيت اللَّه شد.[10]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خدمات متقابل اسلام و ایران)، ج 14، ص 505 و 506.
[2]. همان، ص 506.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 506 و 507.
[6]. همان، ص 507.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان، ص 508.
[10]. ر.ک: همان؛ کرامتی، یونس، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 10، مقاله 4065.