کپی شد
ضرورت شناخت آیات ناسخ و منسوخ
اهمیت بحث نسخ موقعی روشن میگردد که پذیرفته شود در قرآن آیات منسوخه در کنار آیات محکمه (غیر منسوخه) وجود دارد. در این صورت برای یک محقق معارف قرآنی ضرورت مییابد تا آیات منسوخه را بشناسد و آنها را از آیات محکمه جدا سازد. یک فقیه که درصدد استنباط احکام فقهی از قرآن میباشد، یا یک متکلم که بهدنبال دریافت معارف قرآنی میباشد، باید توان تشخیص آیات محکمه را داشته باشد. یک فقیه در مقام فتوا و یک قاضی به هنگام صدور حکم، لازم است هوشیار باشد تا مبادا آیات منسوخه را مورد فتوا یا قضا قرار داده باشد.
ابوعبدالرحمان سلمی میگوید: مولا امیرمؤمنان (علیهالسلام) با یکی از قاضیان کوفه روبهرو شد. از او پرسید: «آیا آیات ناسخه را جدا از آیات منسوخه میشناسی»؟ آن قاضی گفت: نه! آنگاه حضرت فرمود: «در این صورت هم خود و هم دیگران را نابود ساختهای».[1]
امام صادق (علیهالسلام) به یکی از فقیهان کوفه فرمود: «تو را فقیه مردم عراق میگویند»؟ گفت: آری. فرمود: «در فقاهت خود از کدام منبع بهره میگیری»؟ گفت: از قرآن و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله). فرمود: «آیا از کتاب خدا بهدرستی شناخت داری و آیا ناسخ را بهطور کامل از منسوخ جدا میسازی»؟ گفت: آری! فرمود: «علم گستردهای ادعا کردهای، چیزی را که خداوند تنها نزد شایستگان قرار داده است».[2]
البته مقصود از ناسخ و منسوخ در اینگونه روایات، مفهوم عام آن میباشد که شامل تخصیص عموم و تقیید اطلاق نیز میگردد؛ بدین معنا که به هر حکم لاحق که در حکم سابق تغییر دهد، ناسخ میگویند؛ خواه بهکلی حکم سابق را برداشته باشد یا دایره شمول آن را کوتاه کرده باشد. پر روشن است که عمل به عام یا مطلق نیز پیش از فحص و یأس از مخصص یا مقید روا نمیباشد؛ همانگونه که عمل به منسوخ با وجود ناسخ نیز جایز نیست.[3]
[1]. عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج ۱، ص ۱۲.
[2]. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، تحقيق: اعلم، حسين، ج ۱، ص 22.