کپی شد
صله رحم با خویشاوندان كافر و مشرک
دین اسلام در رابطه با خویشاوندان كافر و مشركی که معاند اسلام و ستیزه جو هستند، سفارش به صله رحم نکرده است. قرآن کریم در این باره میفرماید: پیامبر و پیروان او نباید برای مشركان هرچند خویشاوندان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از این كه آنها را از اهل دوزخ یافتند.[1] بدیهی است كه آمرزش خواستن، استغفار كردن و دعا كردن جزء محدودۀ صله رحم حساب میشود.
و همچنین میفرماید: «و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط به خاطر وعدهاى بود كه به او داده بود (تا وى را به سوى ايمان جذب كند)، امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خدا است، از او بيزارى جست به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود».[2]در این آیه بیان شده است که ابراهیم برای عمویش استغفار كرد و یكی از موارد صله رحم را عمل كرد، ولی بعد از این كه متوجه شد او دشمن خدا است از او بیزاری جست و با او قطع رحم کرد.
وقتی نبی مكرم اسلام (ص) در سال سوم بعثت، نزدیكان خود را به اسلام دعوت كرد، ابولهب به دشمنی با او برخاست، اما پیامبر در آن زمان از او تبری نجست. در مراحل بعدی که ابولهب دشمنی خود را تشدید و آشکار کرد و به ستیز با پیامبر (ص) و پیام او برخاست و پس از نزول سوره «تبّت» در شأن ابولهب و همسرش، پیامبر اکرم (ص) با او قطع رحم كرد.
امام سجاد (ع) در صلوات بر حضرت رسول (ص) این طور میفرماید: “و در راه دعوت به سوی تو با نزدیكان خود دشمنی كرد، و در راه خشنودی تو، با قبیلهاش جنگ كرد، و برای زنده كردن دین تو از نزدیكان خود دور شد، و نزدیكانش را كه تو را انكار كردند از خود دور ساخت، و بیگانگان را كه دین تو را پذیرفتند به خود نزدیك گردانید، و برای تو با دورترین مردم دوستی كرد، و با نزدیكترین مردم دشمنی”.[3]
مرحوم سید علی خان در شرح صحیفه میگوید: قطع كرد رحمش را قطعاً و از آنها دور شد و عاقشان كرد و به عبارت بهتر كَنْد اُلفتش را با آنها و ترك كرد بِرّ و نیكی را با آنها…. عمل رسول خدا (ص) با قوم و عشیرهشان از قریش و بنی مطلب و بنی هاشم این طور بود كه آنهایی كه با او جنگیدند و او را دروغگو دانستند و خواستند كه نور خدا را خاموش كنند، جنگید و جمع كثیری از آنها را در بدر و أحد كُشت و اسیر گرفت و به خاطر خداوند به آنها رأفت و عطوفت نكرد.[4]
[1]. توبه، 113، «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ وَ لَوْ كانُوا أُولي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحيمِ»؛ ر.ك، طباطبائي، محمد حسين، الميزان، ج 9 و 10 ، ص 282، منشورات ذوي القربي، بيجا، بيتا.
[2]. توبه 114، «وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهيمَ ِلأَبيهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيّاهُ فَلَمّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوُّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهيمَ َلأَوّاهٌ حَليمٌ»؛ ممتحنه، 4، «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَدًا حَتّى تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ إِلاّ قَوْلَ إِبْراهيمَ ِلأَبيهِ َلأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ».
[3]. امام سجاد، صحيفه سجاديه (ع)، ياسر عرب، ص 48، چاپ اول، گلی، 1380، و كاشف في الدعاء اليك حامّتَهُ * وحارب في رضاك أسْرَتَهُ * وقطع في احياء دينك رِحَمَهُ * وأقصي الادْنينَ علي جُحودهم * وقَرَّبَ الاقصين علي استجابتهم لك * و والي فيك الابعدين * وعادي فيك الاقربين.
[4]. حسينی مدنی شيرازی، سيد علی خان، رياض السالكين، ج 1، ص 465 و 466، چاپ 6، جامعه مدرسين.