searchicon

کپی شد

صبر

مفهوم‌شناسی صبر

«صبر» در لغت به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است.[1] و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی تابی و بی قراری دانسته اند.[2] در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه كه عقل و شرع اقتضا می كنند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهی می كنند.[3] با توجه به تعاریف مذكور، «صبر» یك صفت نفسانی بازدارنده و عامی است كه دارای دو جهت عمده است: از یك سو گرایش ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود می كند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت گریزی در برابر عقل و شرع باز داشته و آن را وادرا می كند كه زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقّق یابد، به آن «صبر» و هر گاه فرد خود را با زحمت و مشقّت بدان وادار سازد، «تصبّر» می گویند.

اهمیت صبر

عام ترین و مهم ترین صفت انسانی بازدارنده، «صبر» است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: “صبر نسبت به ايمان مانند سر است در مقابل تن، تن بى‏سر بقايى ندارد و ايمان بدون صبر نيز، ارزشى نخواهد داشت”.[4]

در حقيقت پشتوانۀ همۀ برنامه‏هاى سازندۀ فردى و اجتماعى، همان شكيبايى و استقامت است و اگر آن نباشد هيچ كدام از آنها به سامان نمى‏رسد، چرا كه در مسير هر كار مثبتى مشكلات و موانعى است كه جز با نيروى استقامت نمى‏توان بر آنها پيروز شد، نه وفاى به عهد بدون استقامت و صبر ميسر است، و نه حفظ پيوندهاى الاهى، و نه ترس از خدا و دادگاه قيامت، و نه اقامه صلاة و انفاق از مواهب الاهى، و نه جبران خطاها به وسيلۀ حسنات.

فضیلت و ثواب صبر

از مهم‏ترین زمینه‏‌هاى درک فیض و عنایت الاهى، صبر و شکیبایى است، تا جایى که ائمۀ اطهار(ع) به واسطۀ صبر بزرگی که داشتند به مقام شامخ ولایت و امامت نایل شدند، قرآن در این باره می فرماید: « و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏کردند؛ چون شکیبایى نمودند … »[5]؛ لذا در روایات بسیاری فضیلت و ثواب بسیاری برای صبر آمده است.

به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می کنیم.

 پیامبر اسلام (ص) فرمود: كسى كه سه خصلت در او باشد خداوند خير دنيا و آخرت را براى او فراهم مى كند: خشنودى به مقدّرات، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى.[6]

امام علی(ع) فرمود: اگر صبر كنى مقدّرات الاهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بی تابى كنى باز هم مقدّرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناه كار خواهى بود.[7]

امام باقر(ع) فرمود: چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.[8]

اقسام صبر

علمای اخلاق صبر را بر سه دسته می دانند که این تقسیم، برگرفته از منابع روایی است. در روایتی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و نیز علی بن ابی طالب (علیه السلام) آمده است: صبر بر سه قسم است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه … .[9]

صبر در مصیبت

شكيبايى در برابر حوادث سخت و طوفان­هاى سنگين نشانه شخصيت و وسعت روح آدمى است، آن چنان وسعتى كه حوادث بزرگ را در خود جاى مى‏دهد و لرزان نمى‏گردد.

يك نسيم ملايم مى‏تواند آب استخر كوچكى را به حركت در آورد، اما اقيانوس­هاى بزرگ همچون اقيانوس آرام، بزرگترين طوفان­ها را هم در خود مى‏پذيرند، و آرامش آنها بر هم نمى‏خورد.

گاه انسان ظاهرا شكيبايى مى‏كند ولى چهره اين شكيبايى را با گفتن سخنان زننده كه نشانه ناسپاسى و عدم تحمل حادثه است زشت و بد نما مى‏سازد.

اما افراد باايمان و قوى الاراده و پرظرفيت كسانى هستند كه در اين گونه حوادث هرگز پيمانه صبرشان لبريز نمى‏گردد، و سخنى كه نشان دهنده ناسپاسى و كفران و بى‏تابى و جزع باشد بر زبان جارى نمى‏سازند.[10]

بر اساس آموزه های دینی، مردم در برابر حوادث ناگوار به چند گروه تقسيم مى‏شوند.

1- گروهى فورا دست و پاى خود را گم مى‏كنند و به گفتۀ قرآن بنا بر جزع و فزع مى‏گذارند.[11]

2- گروه ديگر دست و پاى خود را گم نمى‏كنند و با تحمل و بردبارى در برابر حادثه مى‏ايستند.[12]

3- گروه ديگرى هستند كه علاوه بر تحمل و بردبارى، شكرگزارى هم دارند.

4- گروه ديگرى هستند كه در برابر اين گونه حوادث عاشقانه به تلاش و كوشش بر مى‏خيزند و براى خنثى كردن اثرات منفى حادثه، طرح ريزى مى‏كنند، جهاد و پيكار خستگى ناپذير به خرج مى‏دهند و تا مشكل را از پيش پا بر ندارند آرام نمى‏گيرند.

صبر در طاعت

نوع دیگر صبر، صبر بر طاعت و بندگی است، و آن این است که هر چه خدا فرموده آدم امتثال کند و واجبات را به جا بیاورد. امام موسی بن جعفر (عليه السّلام) به هشام یکی از یارانش این چنین سفارش می کند؛ بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصى او شکيبا باش ؛ زيرا دنيا لحظه اى بيش نيست . آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نيامده نيز خبرى ندارى . پس لحظه اى را که در آن به سر مى برى ، صبور باش چنان که گويى خوشبخت و خوشحالى.[13]

امام علي (عليه السّلام) فرمودند: در انجام طاعت پروردگار صبر پيشه کنيد و نفس خود را از آلوده شدن به پليدی گناهان حفظ نمائيد آن گاه شيرينی و حلاوت ايمان را در مي يابيد.[14] ونیز می فرمایند: صبر بر طاعت خدا آسانتر از صبر بر عقوبت ترک آن طاعت.[15]

صبر در معصیت

یکی از عواملی که باعث ازبین رفتن شخصیت انسان می شود ارتکاب گناه است کسی که دستورات خدا را زیر پا بگذارد و مطیع هوای نفس شیطانی خود شود در حقیقت شیطان را بر خدای مهربان برتری داده، چنین شخصی در حقیقت به دست خود ارزش خود را در نزد خدا پایین آورده است.در حالی که اگر انسان ارزش و مقام والای خود را در پیش گاه خالق یکتا بداند هیچ گاه خود را به بهای اندک نخواهد فروخت.

باید بدانیم اصل مقاومت در برابر گناه نشانۀ پايدارى در ايمان است، و حفظ ايمان در شرايط  و محیط های آلوده نياز به همت و تلاش بيشترى دارد به ویژه در دوران جوانى، كه زمينۀ‏ گناهان مختلف بیشتر و جذاب تر فرا روى انسان قرار مى‏گيرد.

حضرت رسول اكرم (ص) مى‏فرمايند: در برابر گناهان پارسايى را پيشه كنيد؛ زيرا گناهان نابود كنندۀ خيرات مى‏باشند، بنده كه مرتكب گناه مى‏شود آن آگاهى و علمى را كه قبلاً داشت فراموش مى‏كند.[16]

صبر در قرآن

به دلیل اهمیت بالای صفت صبر خداوند بیش از صد بار صبر و مشتقات آن را در قرآن آورده است؛

به عنوان نمونه در قرآن آمده است: پس صبر كن صبر جمیل و زیبا[17]: صبر جمیل، به معنای شكيبايی زيبا و قابل توجه است، و آن صبر و استقامتى است كه تداوم داشته باشد، يأس و نوميدى به آن راه نيابد، و توأم با بی تابى و جزع و شكوه و آه و ناله نباشد.[18]

و در جای دیگر می فرماید: … و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد “[19].

صبر در روایات

با توجه به اهمیت زیاد صفت صبر، روایات بسیاری در بارۀ آن آمده که به بعضی از آنها اشاره می شود: حضرت علی (عليه السّلام) فرمود:” زیبایی انسان در صبر و بردباری او است.”[20] و نیز فرمود:” زیبایی  انسان در وقار و آرامش و طمأنینه او است.”[21] همچنین فرمودند: در برابر دنيايى كه گرفتارى آن، مانند خواب هاى پريشان شب مى گذرد شكيبا  باش.[22] امام باقر (عليه السّلام) فرمود: بهشت را با صبر و شكيبائى و تحمل مكروهات مى‏توان به دست آورد… .[23]

صابرین و صفات آنان

پیامبر اسلام (ص) در بارۀ علامت های صابرین می فرمایند:

صبور سه نشانه دارد: اول آن كه سستى نمى كند، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند؛ زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گزارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است.[24]

صبر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

پيامبر اسلام اسطوره صبر و استقامت بود، زندگى پيامبران بزرگ خدا مخصوصا پيامبر اسلام (ص) بيانگر مقاومت بى‏حد و حصر آنها در برابر حوادث سخت، و طوفان هاى شديد، و مشکلات طاقت فرسا است، و با توجه به اينکه مسير حق هميشه داراى اين گونه مشکلات است رهروان راه حق می بایست از آنها در اين مسير الهام بگيرند.

افراد معمولا از نقطه روشن تاريخ اسلام به روزهاى تاريک پيشين مى‏نگرند و اين نگرش که از” آينده به گذشته” است واقعيت ها را طور ديگرى مجسم مى‏کند شخص بايد خود را در آن روز تصور کند که پيامبر (ص) تک و تنها بود، هيچ نشانه‏اى از پيروزى در افق زندگى او به چشم نمى‏خورد. دشمنان لجوج براى نابودى او کمر بسته بودند، و حتى خويشاوندان نزديکش در صف اول اين مبارزه قرار داشتند! پيوسته به ميان قبائل عرب مى‏رفت، و از آنها دعوت مى‏کرد، اما کسى به دعوت او پاسخ نمى‏گفت.

آن چنان سنگ بارانش مى‏کردند که از بدن مبارکش خون مى‏ريخت، ولى دست از برنامۀ خود برنمى‏داشت.

آن چنان او را در محاصره اجتماعى و اقتصادى و سياسى قرار دادند که تمام راه ها به روى او و پيروان اندکش بسته شد، بعضى از گرسنگى تلف شدند، و بعضى را بيمارى از پاى درآورد.

يارانش را شکنجه مى‏دادند، شکنجه‏هايى که بر جان و قلب او مى‏نشست.

 روزهايى بر پيامبر (ص) گذشت که توصيف آن با بيان و قلم مشکل است، هنگامى که جهت دعوت مردم طائف به اسلام به آن شهر رفت نه تنها دعوتش را اجابت نگفتند بلکه آن قدر سنگ بر او زدند که خون از پاهايش جارى شد.

افراد نادان را تحريک کردند که فرياد بزنند و او را دشنام دهند، ناچار به باغى پناه برد در سايه درختى نشست، و با خداى خودش اين چنين راز و نياز کرد:

“:” خداوندا! ناتوانى و نارسايى خودم و بى‏حرمتى مردم را به پيشگاه تو شکايت مى‏کنم، اى کسى که از همه رحيمان رحيم‏ترى، تو پروردگار مستضعفين و پروردگار منى، مرا به که وا مى‏گذارى؟ به افراد دور دست که با چهره درهم کشيده با من روبرو شوند؟ يا به دشمنانى که زمام امر مرا به دست گيرند؟

پروردگارا! همين اندازه که تو از من خشنود باشى مرا کافى است”.[25]

گاه ساحرش خواندند، و گاه ديوانه‏اش خطاب کردند.

گاه خاکستر بر سرش ريختند، و گاه کمر به قتلش بستند و خانه‏اش را در ميان شمشيرها محاصره نمودند.

اما با تمام اين احوال هم چنان به صبر و شکيبايى و استقامت ادامه داد.

و سرانجام ميوه شيرين اين درخت را چشيد، آئين او نه تنها شبه جزيره عربستان، که شرق و غرب عالم را در برگرفت، و امروز بانگ اذان که فرياد پيروزى او است هر صبح و شام از چهار گوشه دنيا، و در تمام پنج قاره جهان، به گوش مى‏رسد.

و اين است معناى” فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ…”.[26]

صبر زینب (ع)

حضرت زینب (س)، در برابر مشکلات و مصائب آن چنان صبور و پایدار بود که هر جا که صحبت از صبر و مقاومت می شود، زینب کبرا به عنوان الگوی صابران معرفی می گردد. حضرت زینب (علیها السلام) از همان اوان کودکی با رنج و سختی آشنا بود و در برابر هر مصیبت و رنجی که برای او پیش می آمد با صبر و شکیبایی مثال زدنی ایستادگی می نمود و راه رضای خدا را در پیش می گرفت . این امر سبب شده بود که آن بانوی بزرگ الگوی پایداری و شجاعت شناخته شود و لذا دانشمندان بزرگ اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت در کتب خود زبان به تحسین وی گشوده و با الفاظ و عبارات مختلف از آن حضرت تجلیل نموده اند؛ برای نمونه ابن اثیر از مورّخین بزرگ اهل سنت در مورد کلام حضرت زینب در مجلس یزید می گوید: زینب زنی بود عاقل و خردمند و با زکاوت … و این (یعنی کلام حضرت زینب در مجلس یزید) بر عقل و قوت قلب [و پایداری او] دلالت می کند.[27]

همچنین جلال الدین سیوطی از مفسرین اهل سنت می گوید: زینب، بانویی خردمند و عاقل بود و از قوت قلب [و مقاومت] برخوردار بود.[28]

آثار و فواید صبر

صبر در برابر مشکلات، ناملایمات، مصیبت ها و … یکی از راه های رسیدن به قرب الاهی است که در قرآن و روایات بر آن تأکید فراوان شده است؛ از این جهت عرفاً دارندگان این صفت، یعنی صابران را محبوبان خداوند دانسته اند.[29] طبق بعضی از روایات در انتهای صبر است که گشایش در کارها صورت می گیرد[30]، امام صادق (علیه السلام) به نقل از پدر بزرگوارشان می فرماید: …به راستى كه هر كس (در برابر ناملايمات) صبر پيشه كند، با بردبارى و شكيبائى خود قدر و منزلت روزه دار شب زنده‏دار، و شهيدى كه در ركاب رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) شمشير زده است را به دست مى‏آورد.[31]

عوامل افزایش صبر

صبر یکی از فضیلت های اخلاقی و انسانی است که بر تحصیل آن بسیار تأکید شده است؛ زیرا شخص سالک به سوی قرب الاهی در حرکت است و با داشتن این صفت نیکو است که می تواند با نشیب و فرازها، مشکلات، مصیبت ها و مانند آن دست و پنجه نرم کند و به مقصود خود نایل آید.

برای تقویت صبر و بردباری راه های مختلفی وجود دارد، در ذیل به برخی اشاره می شود:

تقویت پایه های ایمان :

هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیش‏تر باشد، صبر او نیز افزون‏تر خواهد بود. امیرمؤمنان (ع) می‏فرماید: اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین خوب نسبت به خداوند است.[32]

2.از راه های رسیدن به صبر، توانایی نفسانی و فضیلت انسانی، روزه داری است؛ بر اساس روایاتی که از معصومان به ما رسیده[33] كلمۀ «صبر» در آیۀ مبارکۀ «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»،[34] به روزه تفسير شده است.[35]

و نیز پیامبر اکرم (ص) ماه مبارک رمضان را ماه صبر دانسته و می فرماید: «ای مردم! به درستی که ماهی بر شما سایه افکنده است که در آن شبی است بهتر از هزار شب، و آن ماه رمضان است، خداوند روزه گرفتن در آن را واجب نمود… و آن ماه صبر است».[36]

در حقیقت یکی از مهم ترین آثار روزه همین اثر روحانی و معنوی صبر در روح و جان روزه دار است؛ زیرا روزه با فراهم نمودن محدودیت های موقت در برابر گرسنگی و تشنگی و دیگر موارد، به او توان پایداری، شکیبایی و توان مبارزه با حوادث سخت در زمان های ممتدّ می بخشد و چون غرائز سركش را كنترل مى‏كند بر قلب انسان نور و صفا مى‏پاشد.[37]

 


[1]. ر.ك: زیبدی، تاج العروس، ج 7، ص 71؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص 474، دارالعلم، چاپ اول، دمشق بیروت، 1412ق؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 438،  دار صادر، چاپ سوم‏، بيروت، 1414 ق‏.

[2]. ر.ك: جوهری، صحاح اللغه، ح 2، ص 706؛  طریحی، مجمع البحرین، ج 2، ص 1004، كتابفروشى مرتضوی، تهران، 1375 ش‏.

[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص 474، دارالعلم، چاپ اول، دمشق بیروت، 1412ق.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، كافي ج 2، ص 87، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، تهران، 1362ش.

[5]. وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا … ،  سجده، 24.

[6]. ثلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ جَمَعَ اللّه لَهُ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ اَلرِّضا بِالقَضاءِ وَالصَّبرُ عِندَ البَلاءِ وَالدُّعاءُ عِندَ الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 156، مؤسسه الوفاء، بی چا، بیروت، 1404ق.

[7]. إنّكَ إن صَبَرتَ جَرَت عَلَيكَ المَقاديرُ وأنتَ مَأجُورٌ ، وإن جَزِعتَ جَرَت عَلَيكَ المَقاديرُ وأنتَ مَأزورٌ؛ شعیری، تاج الدین، جامع الأخبار، ص 116، انتشارات رضی، چاپ اول، قم، 1405ق.

[8]. ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ، علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 172، مؤسسة الوفاء بيروت – لبنان، 1404 هجرى قمری.

[9]. «اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَصَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ»، شیخ کلینی، کافی، ج2، ص91، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، تهران، 1362ش.

[10]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ج 9، ص 351، دار الکتب الاسلامیه، تهران،1374ش.

[11]. إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، معارج، 20.

[12]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 9، ص 272.

[13]. اِصبِر عَلى طاعَةِ اللّه ، وَاصبِر عَن مَعاصِى اللّه ؛ فَإنَّمَا الدُّنيا ساعَةٌ، فَما مَضى مِنها فَلَيسَ تَجِدُ لَهُ سُرورا وَلا حُزنا، وَما لَم يَأتِ مِنها فَلَيسَ تَعرِفُهُ، فَاصبِر عَلى تِلک السّاعَةِ الَّتى أنتَ فيها فَکأَنَّک قَدِ اغتَبَطتَ؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص311، مؤسسه الوفاء، بی چا، بیروت، 1404ق.

[14]. صابِروُا أنفُسَکم علي فعلِ الطّاعاتِ و صُونُوها عن دَنَسِ السيّئاتِ تَجدُوا حَلاوَةَ الايمان، آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ص283، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366ش.

[15]. الصَّبْرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ أَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلَى عُقُوبَتِهِ ، همان.

 [16]علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 70، ص 377، مؤسسه الوفاء، بی چا، بیروت، 1404ق.

[17]. فَاصْبِرْ صَبْراً جَميلاً، معارج، 5.

[18]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 17، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

[19]. والله یحب الصابرین، آل عمران، 146.

[20] . جمال الرجل حلمه؛ غررالحكم، ص250.

[21] . جمال الرجل الوقار؛ همان، ص  285.

[22] . فَصَبرا عَلى دُنيا تَمُرُّ بِلوائِها كَلَيلَةٍ بِأَحلامِها تَنسَلِخُ؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج40، ص348، مؤسسة الوفاء، بی چا، بیروت، 1404ق.

[23] .  همان، ج 68، ص 72.

[24]. عَلامَةُ الصّابِرِ فى ثَلاثٍ: أوَّلُها أن لا يَكسِلَ، وَالثّانيَةُ أن لا يَضجَرَ، وَالثّالِثَةُ أن لا يَشكُوَ مِن رَبِّهِ تَعالى؛ لأِنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَّعَ الحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُؤَدِّ الشُّكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَد عَصاهُ، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 498، انتشارات داوری، بی چا، قم، بی تا.

[25]. اللهم اليک اشکو ضعف قوتى… ، سيره ابن هشام” ج 2 صفحه 61.

[26]. صبر کن همان گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردنند، احقاف 35؛ تفسیر نمونه، ج 21، ص 384- 382.

[27]. وکانت زینب امراة عاقلة لبیبة جزلة … وهو یدل علی عقل وقوة جنان، اسد الغابة، ابن اثیر، دارالمعرفة، ج 5، ص 300؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج 7، ص 684، دارالجیل.

[28]. وکانت لبیبة جذلة عاقلة لها قوة جنان، رحمانی همدانی، احمد، فاطمة الزهراء بهجة المصطفی، ص 640.

[29]. عربی، محی الدین، فتوحات مکیه، ج 2، ص 337.

[30]. دیلمی، حسن، ارشاد القلوب،ج1، ص150، ناشرشریف رضی، چاپ اول، قم، 1412ق.

[31]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 198، انتشارات دار الرضی، چال اول، قم، 1406ق.

[32]. آمدی، غرر الحکم، ص281.

[33]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 4، ص 63 – 64، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 93، ص 254، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق؛ عاملی، شیخ حرّ، وسائل الشیعة، ج 10، ص 408، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409ق.

[34]. بقره، 45 و 153:«از صبر (روزه) و نماز، كمك بگيريد».

[35]. ولى مسلماً صبر منحصر به روزه نيست، بلكه ذكر روزه به عنوان يك مصداق بارز و روشن آن است؛ زيرا انسان در پرتو اين عبادت بزرگ اراده‏اى نيرومند و ايمانى استوار پيدا مى‏كند و حاكميت عقل او بر هوس هايش مسلم مى‏گردد، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 218، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ حسينى همدانى، سيد محمد حسين، ‏انوار درخشان، تحقيق: بهبودى، محمد باقر، ‏ ج 1، ص 144، كتاب فروشى لطفى، تهران،‏ چاپ اول، 1404ق.

[36]. کافی، ج 4، ص 66.

[37]. رک: تفسیر نمونه، ج 1، ص 629.