کپی شد
صابئین از نگاه مفسران و اندیشمندان
با توجه به آنچه تفسیرنگاران از سخنان مفسران و محدثان طبقه اول نقل کردهاند و با توجه بهظهور آیات قرآن و مشخص بودن صابئین مورد نظر قرآن براى مسلمانان صدر اسلام، این احتمال رجحان بیشترى دارد که بگوییم ایشان گروهى بودهاند؛ همانند حنفاء، ولى مستقل و بدون اعتقاد بهشریعتى خاص و تنها ویژگى و مشخصه آنها اعتقاد به توحید بوده است.
صاحب تفسیر «جامعالبیان» از قول على بن زید نقل مىکند: صابئین گروهى هستند که «لا اله الا اللَّه» مىگویند، ولى «لیس لهم عمل و لاکتاب و لانبى».[1] ابن کثیر مورخ و مفسر مشهور قرآن نیز پس از نقل آرای گوناگون درباره این گروه مىگوید: «ایشان گروهى بودند نه بر دین یهود و نصارى و مجوس و نه مشرک، بلکه بر فطرت خود باقى بودند و دین مقررى که از آن تبعیت کنند، نداشتند. بههمین دلیل مشرکان بهمسلمانان صابئى مىگفتند؛ یعنى آنها از سایر ادیان اهل زمین خارج شدهاند و نیز بههمین دلیل بعضى از علماء گفتهاند: صابئین کسانى هستند که دعوت پیامبرى بهایشان نرسیده است».[2] نویسنده «قاموس قرآن» مىگوید: «اما بهیقین مىتوان گفت: صابئان در اصل اهل توحید بوده و در ردیف یهود و نصارى قرار مىگیرند و در عصر نزول قرآن قومى مشهور و داراى افراد کثیر بودهاند، وگرنه قرآن بهآنها اعتنایى نمىکرد و ایشان را در ردیف یهود و نصارى قرار نمىداد».[3] بنابراین با توجه بهآیات سهگانهاى که بهصابئان اشاره دارد؛ بهویژه آیه 17 سوره حج که از مشرکان در کنار ادیان و آیینهاى دیگر، مانند یهود و مجوس و صابئان نامبرده شده و نیز تأکید آیات بر لزوم ایمان بهخداوند و روز جزا براى رستگارى این گروهها، اینچنین بهنظر مىرسد که مقصود از برشمردن همه گروههاى صاحب اعتقاد، اعم از مؤمنان، اهل کتاب و مشرکان بوده است. با توجه به آنچه بیان شد، بهنظر مىرسد که صابئان گروهى بودهاند که با ظهور اسلام و پیدایش جامعه اسلامى در جزیرةالعرب، بهتدریج مجذوب اسلام گردیده و دیگر نامى از آنها نمانده است. ابن حزم اندلسى نیز بر این باور است که این گروه آراء و عقایدى همانند با مسلمانان داشته و بهتدریج جذب جامعه اسلامى گردیدند، البته این حزم ایشان را از بقایاى دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) دانسته است.[4]
[1]. طبرى، محمدبن جریر، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج 1، ص 319.
[2]. ابن کثیر، اسماعیل، تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 72.
[3]. قرشى، علىاکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 98.
[4]. اندلسى، ابن حزم، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، ج 1، ص 115؛ برگرفته از: حاجی اسماعیلی، محمدرضا، پژوهشهای قرآنی، شماره 48، ویژه نامه قرآن و خانواده؛ سایت جامع علوم انسانی.