کپی شد
شیوه های دسترسی به اخلاص
راه ها و شیوه های دسترسی به اخلاص را می توان در امور زیر خلاصه نمود:
1. تقویت ایمان و شناخت نسبت به ذات متعالی خداوند: ایمان به ذات حق تعالی و همۀ صفات نامتناهی او به ویژه صفاتی که شایستگی و دوستی ستایش و پرستش را مختص ذات حق تعالی می کند، جایی برای انگیزۀ شرک، کفر و نفاق، با همۀ اقسام آنها باقی نمی گذارد و شناخت ذات حق تعالی با همه صفات او حالت ترس، فروتنی و خود باختگی در آدمی به وجود می آورد که مبادا دچار عذاب دنیوی و اخروی و یا محرومیت از دیدار ذات حق تعالی شود. در نتیجه بنابر مراتب این شناخت، مراتبی از ترس و اخلاص حاصل می آید.
2. فکر کردن دربارۀ ارزش اخلاص: اخلاص، فرمان الاهی به ادیان الاهی،[1] نعمت پنهانی خداوند به بنده محبوب خود،[2] باعث دیدار پروردگار هستی،[3] مایه رهایی از حساب روز قیامت،[4] موجب بر خورداری از پاداش های بی پایان اخروی[5] و باعث عدم تصرف شيطان در آدمی است.[6]
3. فکر کردن درباره ضررهای اخلاص نداشتن: از مجموع روایات[7] درباره آثار ریا و عدم اخلاص بر می آید که ریا و عدم اخلاص نوعی کفر، شرک، نفاق، نیرنگ با ذات حق تعالی، مایۀ خشم خداوند و باعث عدم قبولی اعمال، شفاعت، اجابت دعا می باشد.
4. هماهنگی و همانندی بندگی در ظاهر و پنهان: این هماهنگی باید به گونه ای باشد که حضور دیگران تأثیری در چگونگی بندگی او نگذارد.
5. بندگی همه جانبه: پیروی فرمان ذات حق تعالی در همۀ واجبات، ترک محرمات، انجام مستحبات، ترک مکروهات و حتی در انجام مباحات. نه این که مثلاً نماز بگذارد در عین حال حسادت و غیبت هم داشته باشد و همین طور در سایر موارد اعتقادی و عملی دین.
6. احساس عجز و کوتاهی در بندگی: بنده در عین بندگی و اخلاص، خود را عاجزتر از آن بداند که بتواند حق بندگی و اخلاص در بندگی را به جا آورد، لذا انبیا و اولیا با این که از بالاترین مراتب اخلاص برخوردار بودند، در راز و نیاز، خود را عاجزتر از این می دانستند بندگی شایستۀ ذات حق تعالی به جا آورند. لذا نبی خاتم می فرماید: “بندگی شایسته تو را به جا نیاوردیم”.[8]
7. دعا: دعا وسیله ای است برای حل گره ها و دردهای دنیوی و معنوی. بعضی از نیازهای اساسی و ابدی آدمی، جز از راه بندگی و دعا در کنار آن به دست نمی آید. چه نیازی بالاتر از اخلاص در بندگی است، لذا امام سجاد (ع) از خداوند عاجزانه خواستار اخلاص در بندگی هستند: “خدایا همۀ اینها (اعمال) را از ریای ریاکنندگان خالص بگردان تا احدی را شریک تو قرار ندهیم و جز تو مرادی برنگزینیم”.[9]
[1] بینه، 5.
[2] معراج السعادة، حدیث قدسی، ص 489.
[3] همان.
[4] صافات، 128.
[5].صافات، 39-40.
[6] حجر، 40 .
[7] مجموع این روایات در کتب اخلاقی ذکر شده، آمده اند.
[8] “ما عبدناک حق عبادتک”. بحار الانوار، ج 68، ص 23.
[9] “خلص ذالک کله من رئاء المرائین و سمعة المسمعین لا نشرک فیه احدا دونک و لا نبغی فیه مرادا سواک”، صحیفه سجادیه، دعای شماره 44،.