کپی شد
شیعیان اسماعیلی بُهره
آن گروه از اسماعیلیه که پس از المستنصر، «المستعلی بالله» را خلیفه و جانشین او دانستند، در مصر و یمن و مغرب آفریقا، «مستعلیه»، و در هند، «بُهره» خوانده می شوند.
کلمه بُهره (بوهره) یا بهاره از اصل گجراتی[1] «~ (Bohora) ~» یا از ریشه هندی «~ (Vohra) ~»؛ یعنی تجارت گرفته شده است؛ زیرا نخستین پذیرندگان مذهب اسماعیلی در گجرات، بازرگانان بودند. البته جمع کثیری از بهرههای سنی هم هستند که کشاورزند و این نامگذاری شامل ایشان نمی شود، مگر این که بگوییم چنان که قبلا اسماعیلی مذهب بودند و بعد سنی شدند، ابتدا بازرگان بودند و بعد کشاورز گشتند.
درباره نخستین داعی فاطمی که از مصر به هند آمد و جماعت بهره را به اسلام و مذهب اسماعیلی در آورد، اقوال مختلفی گفته شده است. قول مشهور آن است که وی عبدالله نام داشته و به امر المستنصر بالله به هند سفر کرده و در سال 460 هـ، در بندر کامبای در جنوب هند فرود آمده است. عبدالله همه عمر را در کامبای گذراند و همان جا در گذشت، هنگام ظهور دعوت اسماعیلی در ایالت گجرات و جنوب هند، شاهان هند و از خاندان «چالوکیه» در آن نواحی حکومت میکردند و ظاهرا در برابر مبلغان مسلمان سختگیری نمیکردند؛ از این رو بهرههای نو مسلمان تا حدود سیصد سال در آسودگی به سر می بردند، ولی وقتی دولت هندوان منقرض شد و متعصبان سنی، زمام امور منطقه را در دست گرفتند، کار را بر بهرهایها تنگ کردند، به طوری که جمع کثیری از آنان سنی شدند.
به عقیده طایفه بُهره، «ابو القاسم الطیب» (از امامان اسماعیلی)، بعد از مرگ پدرش؛ «الآمر بامر الله» مستور شده و با غیبت او مرکزیت دعوت فاطمی به یمن و سپس هند انتقال یافته است. به اعتقاد آنان امام در بالاترین مقامات روحانی و صاحب ولایت مطلقه در جهان است. خادمان او بیست و شش نفرند که بیست و پنج تن دارای مقام حجت و یک نفر داعی بلاغ است. اگر امام مستور باشد، این اشخاص نیز با او در پرده استتار به سر می برند و مقام بعد از ایشان که داعی مطلق است، نایب امام و صاحب اختیار دعوت و پیشوای ولایت خواهد بود. داعی مطلق را مُلاجی (جناب ملا) یا ملا صاحب نیز می گویند.[2]
بهره داودی و سلیمانی
پس از وفات داود بن عجب شاه (۹۹۹ق/۱۵۹۱م)؛ بیست و ششمین داعی مطلق، بهره به دو گروه داوودی و سلیمانی تقسیم شدند. گروه نخست که مستعليان گجرات (هند) بودند، «داود برهان الدین بن قطب شاه» را داعی مطلق دانستند، و گروه دوم؛ یعنی مستعليان يمن، «سلیمان بن حسن» را برگزیدند. این دو داعی در احمد آباد گجرات در گذشتند و مدفن هر دو زیارتگاه همه بهرهها است. امروز داعى مطلق اسماعيليان مستعلى (بهره) «برهان الدين بن طاهر سيفالدين» است كه مقرّ او در بمبئى «هند» است، ولى داعى مطلق فرقه مستعلى سليمانى، «على بن الحسين» است كه در استان نجران در عربستان سكونت دارد.[3]
جمعیت داوودیه
اکنون کل جمعیت داوودی جهان، در حدود نیم میلیون نفر است که چهار پنجم آنها در هندوستان سکنی دارند. بیش از نیمی از بهرههای داوودی هند در گجرات زندگی میکنند و بقیه عمدتاً در بمبئی و نواحی مرکزی هندوستان مسکن گزیدهاند. در پاکستان و یمن و کشورهای خاور دور نیز گروههای پراکنده داوودی یافت میشوند. بهرههای داوودی، همانند اسماعیلیان نزاری هند (خوجهها)، جزو نخستین گروههای آسیایی بودند که در قرن ۱۳ق/۱۹م به زنگبار و سواحل شرقی آفریقا مهاجرت کردند.
از چند دهه پیش، گروههایی از این اسماعیلیان هندی تبار (بهرهها و خوجهها) که عمدتاً برای تجارت به آفریقا رفته، و تدریجاً در کشورهای شرقی آن قاره، خاصه کنیا و تانزانیا، مقیم شده بودند، به کشورهای غربی در آمریکای شمالی و اروپا مهاجرت کردهاند.[4]
جمعیت سلیمانیه
جمعیت سلیمانیان در یمن نیز، در حال حاضر حدود 70 هزار نفر است که عمدتاً در نواحی شمالی، خاصه حراز و مرز عربستان سعودی، متمرکز هستند. گروههای کوچکی از بهرههای سلیمانی نیز در هندوستان، خاصه شهرهای بمبئی، بروده، احمدآباد و حیدرآباد یافت میشوند و در خارج از یمن و هند و پاکستان، مستعلویان طیبی سلیمانی حضور محسوسی ندارند.[5]
[1]. زبان گُجَراتی (به گجراتی: ગુજરાતી) زبانی هندی و اروپائی رایج در ایالت گجرات هند؛ ایالتی در غرب هندوستان است. زبان گجراتی یکی از ۲۲ زبان رسمی هند است که بیش از ۴۶ میلیون متکلم در جهان دارد. به غیر از هند، جمعیت قابل توجهی به این زبان در کشورهای پاکستان، کنیا، اوگاندا، و تانزانیا از این زبان به عنوان زبان اول خود استفاده میکنند. گجراتی، زبان مادری پدر هند، مهاتما گاندی و پدر پاکستان، محمدعلی جناح بود. پارسیان هند پس از مهاجرت از ایران به هندوستان، با گذشت زمان زبان فارسی را فراموش کرده و امروزه به زبان گجراتی سخن میگویند. ر.ک: ویکی پدیا
[2]. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، درس سیزدهم.
[3]. تامر، عارف، الإمامة في الاسلام، ص 157؛ محمد علی بن ملاجیوا بهائی، موسم بهار فی اخبار الطاهرین الاخیار، ج ۳، ص ۱۶۹- ۲۵۹؛ اسماعیلجی، حسن علی، اخبار الدعاة الاکرمین، ج ۱، ص ۱۱۰-۱۱۲ و ۱۴۴- ۱۶۸.