searchicon

کپی شد

شیطان پرستی بدوی (دوران باستان)

گرایش به شیطان پرستی، به سده های نخستین حیات بشر برمی‌گردد. بر پایه آخرین یافته های دیرینه شناسان و مردم شناسان، پرستش زمین، آسمان و اجرام آسمانی، آتش، رعد و برق، ابر، دریا، رودخانه، طوفان، جنگل و نیز پرستش روح نیاکان و بزرگان همراه با دلجویی از موجودات ماورایی؛ مانند شیطان و جن، میان اقوام باستانی رواج داشته است. البته پرستش ملائکه و شیاطین برای جلب محبت و عنایت و یا دفع ضرر و زیان بوده است.[1]

وقتی کتاب هایی را که در زمینه تاریخ تمدن و تاریخ ادیان نگاشته شده، ورق می زنیم، به مواردی بر می خوریم که خدایانی با ماهیت شیطانی توسط برخی قبایل بدوی ستایش می شده اند. آیین هایی؛ همچون پرستش الهه باروری که در آن زنان و مردان یک قبیله برای افزایش محصول زمین های خود، بی مهابا به هم می آمیختند تا بر اساس قانون تشابه در جادوگری،‌[2] باعث باروری هرچه بیشتر زمین و در نتیجه محصول بیشتر گردند و یا آیین قربانی انسان که در آن با اهدای خون یک انسان و بعضاً یک کودک به شیاطین،‌ به گمان خود می خواستند از اراده شوم شیطان در امان بمانند، اینها نمونه هایی از آیین های شیطانی است که در راستای پرستش شیطان و نیروهای شرور انجام می شده است. [3]

ویل دورانت در تاریخ مشرق زمین یادآور شده است که گروه هایی از انسان های بدوی، به علت نسبت دادن پدیده های منفی به موجودات شریر (از جمله شیطان)، قائل به نوعی دوگانه گرایی و ثنویت شدند و در کنار تعلیمات انبیاء به تعظیم و تجلیل از قدرت های شر گرایش پیدا نمودند.[4]

شهید مطهری در این باره می گوید: «براى انسان هاى پيشين اين انديشه پيدا شد که آيا بدها و شرها را همان کسى مى‏آفريند که خوب ها و خيرها را پديد آورده؟ يا آن که خوب ها را يک مبدأ ايجاد مى‏کند و شرها را مبدئی ديگر؟ آيا خالق نيک و بد يکى است، يا جهان، دو مبدأ و دو آفريننده دارد؟

گروهى چنين حساب کردند که آفريننده، خودش يا خوب است و نيکخواه، و يا بد است و بدخواه. اگر خوب باشد بدها را نمى‏آفريند، و اگر بد باشد خوب ها و خيرها را ايجاد نمى‏کند. از اين استدلال، چنين نتيجه گرفتند که جهان دو مبدأ و دو آفريدگار دارد (ثنويّت).

اعتقاد ايرانيان قديم به مبدئی براى نيکى و مبدئى براى بدى که بعدها با تعبير «يزدان» و «اهريمن» بيان شده، از همين جا پيدا شده است. بر اساس آن چه تاريخ نشان مى‏دهد، نژاد آريا پس از استقرار در سرزمين ايران، به پرستش مظاهر طبيعت -البته مظاهر خوب طبيعت؛ از قبيل آتش، خورشيد، باران، خاک و باد- پرداختند. بر حسب اظهارات مورّخان، ايرانيان، بدها را نمى‏پرستيدند، ولى مردمانى از غير نژاد آريا وجود داشته‏اند که بدها و شرور را نيز به بهانه راضى ساختن «ارواح خبيثه» پرستش مى‏کرده‏اند. آن چه در ايران قديم وجود داشته، اعتقاد به دو مبدأ و دو آفريدگار بوده است نه دوگانه پرستى؛ يعنى ايرانيان، قائل به شرک در خالقيّت بوده‏اند نه شرک در عبادت».[5]



[1]. نگارش، حمید، کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 41.

[2]. این قانون می گوید: هر چیزی مشابه خود را ایجاد می کند. قبایل بدوی معتقد بودند برای باروری هر چه بیشتر زمین، باید عمل جنسی و باروری را آشکارا و دسته جمعی در برابر زمین انجام داد تا محصول بیشتری ایجاد شود. ر.ک: مظاهری سیف، حمید رضا، معنویت های ساختگی: نگاهی تاریخی به پدیده شیطان پرستی، فصلنامه رشد (آموزش قرآن)، شماره 30.

[3]. ر.ک: پایگاه تحلیل فرق و ادیان، کلیسای شیطان؛  کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 41 و 42.

[4]. مظاهری سیف، حمید رضا و شریفی دوست، حمزه، نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ص 10، به نقل از تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 5، ص 78.

[5]. مطهری، مرتضی، مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج ‏1، ص 88 و 89.