کپی شد
شوخ طبعی شیخ مرتضی انصاری
شیخ شخصی باوقار بود و همیشه هیبت ایشان همه را تحت تاثیر قرار میداد، در عینحال لطایفی نیز از ایشان نقل شده است که دو مورد از آنها گزارش میشود:
الف) حاج شیخ مهدی نجفی که از بزرگان عالمان اصفهان بود، و در مسجد امام، نماز جماعت داشت میگوید: «شخصی کتابی نوشته و آن را خدمت شیخ آورده بود و میگفت: در نوشتن این کتاب زحمتها کشیده و رنجها بردهام و آن را به ضریحهای مقدس متبرک کردهام. حال آوردهام تا شما تقریظی بر آن بنویسید» شیخ پس از قدری سکوت، فرمود: «زیبنده بود آن را با آب فرات هم متبرک مینمودی.»[1]
ب) روزی در طراده (نوعی زورق) بودیم که جناب استاد و برادرش (شیخ منصور) و جمعی از شاگردان استاد و ملا محمد خلیفه (شخصی پرخور) نیز حضور داشتند. اول ظهر، آقا شیخ منصور به شیخ عرض کرد: وقت ناهار رسیده است. شیخ فرمود: زود است. دیگری گفت: آقا وقت است. باز ایشان فرمود: زود است. بنده نیز گفتم: آقا وقت است. باز فرمود: زود است. در این هنگام ملا محمد خلیفه عرض کرد: آقا وقت خوردن است. آن جناب فرمود: حالا اجماع محقق شد. ملا محمد در علم خوردن، نظیر سید مرتضی است در عالمان فقه که هرگاه با فرقهای هم رای شد، اجماع با آن فرقه محقق میشود».[2]
[1]. انصاری، مرتضی، زندگی و شخصیت انصاری، ص ۱۰۷.
[2]. همان.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید