Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شهادت هاشم مرقال در لیله الهریر

هاشم از آن جهت كه در كار جنگ سريع بود، او را مرقال مى‏گفتند، در لیلة الهریر هاشم بن عتبه زهرى بستگان خود را فراخواند و گفت: «هركس خدا و آخرت را در نظر دارد، به سوى من آيد». تعداد بسياری از آنان به‌سوى وى رفتند و با گروهى از همراهان خود مكرر به لشگر شام حمله برد. به هر سو که حمله برد با مقاومت روبرو شد و جنگى سخت كرد. به ياران خود گفت: «از مقاومت آن‌ها بيمناک نشويد، اين غیرت عربی است که زير پرچم‌ آن مقاومت می‌کنند، اما آن‌ها بر گمراهی هستند و شما بر حق، اى قوم صبورى و پايمردى كنيد و جمع شوید كه آرام به سوى دشمن برويم و آن‌جا ثبات ورزيد و به هم‌ديگر کمک رسانید و خدا را ياد كنيد و هیچ‌كس از بغل‌دستیش چيزى نپرسد و زیاد به اطرافتان ننگريد و همانند دشمن مقاومت كنيد. برای رسیدن به ثواب برای خدا پيكار كنيد تا خدا ميان ما و آن‌ها داورى كند كه خدا بهترين داوران است». آن‌گاه با گروهى از قاريان حرکت کرد، او و همراهانش شبان‌گاه جنگ سختی كردند تا توفيقى به دست آوردند. آنان بر دشمنان خود غلبه کردند و نزديک بود پيروز شوند. هنگام مغرب گروهى از مردم تنوخ به مقابله آمدند و به آن‌ها حمله بردند، هاشم رجزى به اين مضمون مى‏خواند:

«يک‌چشم براى افراد خود جايى مى‏جويد، «چندان زيسته كه از زندگى به تنگ آمده است» دشمنان را در ذى الكعوب از پاى در مى‏آورد». وی در آن روز نه يا ده نفر را كشت. آن‌گاه حارث بن منذر تنوخى به او حمله برد و ضربتى زد كه از پاى در آمد. على (علیه السلام) فردی پيش او فرستاده‌بود كه پرچم خود را پيش ببرد. به فرستاده گفت: «به شكم من نگاه كن» و چون نگاه كرد شكمش دريده بود.[1]

 

[1]. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق: محمد أبو الفضل ابراهيم، ج ‏5، ص 42 و 43؛ طبری، محمد بن جریر، تاريخ‏الطبري، مترجم: پاينده، ابو القاسم، ج ‏6،ص 2556 – 2558.