Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شهادت سلیمان بن صرد خزاعی

گزارش شده که سلیمان بن صرد حضرت خدیجه، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را در خواب دید حضرت خدیجه به او فرمود: ای سلیمان خداوند کوشش تو و برادرانت را سپاس گوید، پس شما در روز قیامت با ما خواهید بود. و به او گفتند: بشارت باد تو را که فردا هنگام زوال ظهر، نزد ما خواهی بود، سپس ظرف آبی را به او داد و آن‌حضرت گفت: این آب را به بدنت بریز. سلیمان از خواب پرید و دید ظرف آبی کنار او گذاشته شده‌است. او تمام آب ظرف را به بدنش ریخت و ظرف را کنار خود گذاشت. جراحات او بهبودی یافت و مشغول پوشیدن لباس‌هایش بود که قدح آب ناپدید شد. این‌جا فریاد سلیمان به تکبیر بلند شد. یاران او از خواب پریدند و علت تکبیر او را جویا شدند. او قصه خوابش را تعریف کرد و صبح همه با هم به لشکر ابن زیاد حمله کردند تا این که به شهادت رسیدند[1]. رحمت خدا بر آنان باد!

آری چهار هزار نفر، متجاوز از پنجاه هزار نفر را به هلاکت رساندند و سرانجام، خود به شهادت رسیدند.

سلیمان به وسیله تیر حصین بن نمیر (علیه اللعنة) به شهادت رسید و در هنگام شهادت همان سخنی را گفت: که مولایش علی(علیه السلام) فرموده بود: «فُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»، «به پروردگار کعبه سوگند که رستگار شدم». همراه او مسّیب بن نجبه به شهادت رسید. سپس دشمنان سر این دو را قطع کرده، برای مروان بن حکم هدیه فرستادند. سن سلیمان در هنگام شهادتش ۹۳ سال بود. بعد از این که سلیمان به شهادت رسید، عبدالملک بن مروان بالای منبر رفته، گفت: به درستی که خداوند از رؤسای عراق کسی را که اصل فتنه و در رأس گمراهی بود، هلاک کرد و او سلیمان بن صُرد می‌باشد.[2]

آری، دشمنان دین و قرآن، از شهادت مردان خدا خوشحال شده و برای فریب مردم، آن را به خدا نسبت می‌دهند.[3]

 

[1]. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج ۲، ص ۶۳.

[2]. قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۱، ص ۶۵۱؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۲۹۳.

[3]. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص 387-388؛ امامت پدیا.