کپی شد
شناسنامه حکومت عثمانی
از زمانی که ارطغرل در سال 687 هجری در گذشت و فرزندش عثمان (کسی که بعدها دولت عثمانی به نام وی نامیده شد) بر جای پدر نشست، این امیرنشین به سرعت ترقی کرده، به مرور به امپراطوری بزرگ تبدیل شد که سرزمینهای متعلق به آن در آسیا و اروپا و افریقا قرار داشت و از بزرگترین دولتهای اسلامی شد که تاریخ شاهد آن بوده است. این دولت نقش قابل توجهی در نشر اسلام در اروپا و دفاع از مسلمانان در قبال دولتهای صلیبی بر عهده داشته است.[1]
عثمان در آغاز تابع سلاجقه روم بود، و در جنگهای آنان با روميان شركت داشت. با زوال قدرت سلاجقه، اعلام استقلال كرد (1299، مطابق 699 ه.ق) و با كمک موجى از جنگاوران قديمى و وفادار، حكومتنشينهاى كوچک مسيحى را برانداخت، و مناطق تحت نفوذ خود را در شمال غربى آسياى صغير توسعه داد. با این حال در دوران امارت خود، سياست مذهبى معتدلى پيش گرفت.[2] مهمترین فتح این زمان، تسخیر قلعه بورسا در جنگ با رومیان بود.
حرکت عثمان در راستای تثبیت حکومت عثمانیان، توسط فرزندش پس از مرگ وی ادامه یافت. بعد از وفات عثمان بن ارطغرل، فرزندش اورخان جانشین وی شد و به تخت سلطنت نشست.
اورخان را به حق، مؤسس دوم این سلسه میدانند؛ زیرا از نوعی اندیشه نظامساز برخوردار بود، به گونهای که وی مناصب دولتی را میان برادرش علاء الدین و دو فرزندش سلیمان و مراد تقسیم کرد. برادرش را به وزارت برگزید تا امور داخلی را ساماندهی کند و بدین سان علاء الدین؛ نخستین وزیر در تاریخ عثمانیان به شمار میرود. اورخان نیز با گماشتن برادرش به وزارت و سپردن امور داخلی به وی، مجال بهتری برای امور خارجی یافت و خود به عملیات جنگی روی آورد و لقب «سلطان» را برای خود برگزید و بدینسان، اولین حاکم عثمانی بود که لقب سلطان اختیار کرد. در واقع دوران حکومت اورخان دارای دو ویژگی مهم است: اول اینکه دامنه فتوحات عثمانیان در این دوره بسیار گسترش یافت و دوم این که با گسترش دامنه فتوحات، دولت عثمانی نظاممند گردید، به گونه ای که اورخان مجموعهای از قوانین را برای تنظیم امور، ضرب سکه طلا و نقره و تأسیس ارتش جدید را صادر کرد.
با این تغییرات مهم و گسترده و پیروزیهای روز افزون اورخان، امپراطور بیزانس (روم شرقی) که در این زمان، «یوحنای پنجم» بود نتوانست تغییری در وضعیت نظامی دولت عثمانی در ترکیه به مرکزیت ادرنه و حوالی دریای مرمره ایجاد کند، به طوری که سلطان اورخان در سال 795 هجری (1357م) بر جزیره کالیپولی تسلط یافت. این علاوه بر آن بود که در سال 738 هجری (1337م) قسطنطنیه را در محاصره کرده، اما توفیق فتح آن را به دست نیاورده بود؛ به همین دلیل امپراطور، یوحنای پنجم، مجبور به پذیرش معاهدهای با سلطان اورخان گردید، به گونهای که خلیل؛ فرزند سلطان اورخان با دختر یوحنای پنجم که ده ساله بود ازدواج کند و بدین سان معاهده صلح به امضا برسد.[3] در سال 761 هجری، سلیمان، پسر بزرگ ارخان که جانشین وی نیز به شمار میرفت در گذشت و ارخان نیز که از مرگ وی به شدت اندوهگین شده بود، سال بعد از آن؛ یعنی در 762 هجری بدرود حیات گفت و پسر دوم ارخان، سلطان مراد، وارث تاج و تخت وی گشت و حکومت عثمانی وارد دوران تازه ای گشت.[4]
[1]. شناوی، عبد العزیز محمد، الدولة العثمانیة دولة اسلامیة مفتری علیها، ص 33 و 34.
[2]. حميدى، جعفر، تاريخ اورشليم (بيت المقدس)، ص 375.
[3]. احمد یاقی، اسماعیل، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ترجمه: جعفریان، رسول، ص 36.
[4]. برگرفته از سایت راسخون.