Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شناسنامه جنگ بدر

نخستین جنگی که پس از هجرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مدینه، تحت فرماندهی آن حضرت، میان مسلمانان و مشرکان قریش رخ داد، جنگ بدر یا «بدر القتال»، «بدر الکبری» و «بدر العظمی»[1] بود. این نبرد در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد. در این جنگ، مسلمانان علی‌رغم کم بودن تعداد نفرات، به پیروزی رسیدند. مسلمانان موفق شدند تعدادی از بزرگان مشرکان را کشته یا اسیر کنند. این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد. این غزوه جزو معدود جنگ‌هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه‌ای از امداد الهی دانسته شده است. به جنگ بدر؛ غزوه[2] بدر نیز گفته می شود.

البته لازم به ذکر است که در سرزمین بدر سه غزوه به نام‌های «بدر اولی»، «بدر کبری» و «بدر الموعد» اتفاق افتاده است که از بین این غزوات، غزوه بدر کبری مشهورترین غزوات بدر می‌باشد.

غزوه «بدر اولی» (یا غزوه سَفَوان) در جمادی الاخره یا ربیع الاول در سال دوم هجرت، پس از آنکه گروهی از قریشیان به سرکردگی «کُرزبن جابر فِهری» گلّه احشام مدینه را غارت کردند، روی داد.

پیامبر اسلام (صلّی اللّه علیه و آله) پس از شنیدن این خبر (غارت گوسفندان مدینه)، زید بن حارثه را به جانشینی خود در اداره امور شهر مدینه گماشت و به تعقیب غارت‌گران شتافت و تا وادی سفوان از ناحیه بدر پیش رفت، ولی بر آنها دست نیافت و به مدینه باز گشت.[3]

اما در باره غزوه بدر سوم باید گفت: بنابر نوشته مورخان[4] ابوسفیان بعد از اتمام جنگ اُحد (شوال سال سوم) مسلمانان را به جنگی در «بدرالصفراء» برای یک سال دیگر فراخواند و از پیامبر اسلام (صلّی اللّه علیه و آله) پاسخ مثبت شنید.

با فرارسیدن زمان قرارداد، ابوسفیان که از گفته خود پشیمان شده و خروج از مکه را خوش نمی‌داشت نُعیم بن مسعود را با وعده بیست شتر راهی مدینه کرد تا مسلمانان را بیم دهد و آنها را از رفتن به بدر منصرف کند.

اما رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: من بر وعده خود پایدار خواهم ماند، حتی اگر دیگران با من همراهی نکنند.

پس، با سپاهی بالغ بر هزار و پانصد نفر، راهی بدر شد و هشت روز در آنجا به انتظار ماند.

ابوسفیان نیز ناگزیر در جمعی مرکب از دو هزار نفر، مکه را ترک گفت و تا ناحیه ظَهران (یا عُسفان) پیش رفت، اما به بهانه خشک‌سالی و کمبود آب بازگشت.

مکیان به طعنه، سپاه ابوسفیان را جیش سَویق (به معنی شراب) نامیدند. البته این غیر از «غزوه سویق» است.

مسلمانان هم که ورودشان به بدر با برپایی بازار سالانه هم‌زمان شده بود، کالاهای خود را فروخته و سود قابل توجه و بالایی بردند و به مدینه بازگشتند. به نقلِ برخی از مورخان،  با توجه به زمان برپایی بازار بدر، از اول تا هشتم ذیقعده، مسلمانان در همین موقع به بدر رسیده‌اند.[5]

[1]. مسعودي‏، على بن الحسين، التنبيه و الإشراف، تصحيح: الصاوى، عبد الله اسماعيل، ص 204.

[2]. در اصطلاح اغلب تاریخ نویسان، غزوه به جنگ هایی گفته می‌شود که به فرماندهی شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است، ولی بقیه جنگ های زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که آن حضرت در آن حضور نداشته «سریّه» یا «بعث» نامیده شده است.

[3]. التنبيه و الإشراف‏، ص 202؛ ابن جوزى‏، عبد الرحمن بن على، المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك، المنتظم‏، تحقيق: عطا، محمد عبد القادر و عطا، مصطفى عبد القادر، ج 3، ص 90؛ ابن اثير، على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 112.

[4]. بلاذرى‏، أحمد بن يحيى، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقيق: زكار، سهيل و زركلى، رياض، ج 1، ص 340؛ واقدى‏، محمد بن عمر، كتاب المغازى، تحقيق: جونس، مارسدن، ج 1، ص 298.

[5]. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الكبرى، تحقيق: عطا، محمد عبد القادر، ج۲، ص46؛ كتاب المغازى، ج 1، ص 384؛ با اقتباس از سایت ویکی فقه.