Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شروع و پیروزی قیام مختار

مختار مقدّمات قيام را با مشورت ابراهيم اشتر فراهم نمود.[1] با برنامه‌ریزی‌های سران قیام، ابتدا بنا بود در پنج شنبه ۱۴ ربیع‌الاول سال 66 قمری قیام آغاز شود[2] ولی با درگیری زود هنگام ابراهیم با ایاس بن مضارب فرمانده نیروهای نظامی کوفه و کشتن وی قیام در سه شنبه ۱۲ ربیع‌الاول سال ۶۶ قمری شروع شد.[3]

توضیح این‌که تحرّكات مخفيانه مختار از چشم جاسوسان حكومت مخفى نماند و اخبار تداركات قيام او به «عبدالله بن مطيع» (استاندار منصوب «عبدالله بن زبير» در كوفه) رسيد. وى كه كوفه را آبستن حوادث سهمگين مى‌ديد سربازان حكومتى را در تمام راه‌ها گماشت و در شهر حكومت نظامى ‌اعلام كرد.

اقدامات حاكمِ زبيرىِ كوفه، موجب شد تا قيام مختار به جلو افتد؛ زيرا ابراهيم اشتر شب سه شنبه 12 ربيع الاوّل سال 66 هجری پس از نماز مغرب با جمعى از ياران در حالى كه سلاح در برداشتند به سوى منزل مختار رهسپار بود. در بين راه مأموران امنيّتى حكومت، راه را بر وى بستند، ولى ابراهيم دست برد و نيزه يكى از سربازان را گرفت و درست در گلوى رئيس پليس كوفه فرو كرد و وى را نقش بر زمين ساخت.

سربازان حاكم با ديدن اين صحنه وحشت‌زده متوارى شدند و جريان را به استاندار كوفه گزارش دادند.
اين حادثه موجب شد تا مختار تصميم بگيرد قیامش را در همان شب آغاز كند.[4] انقلابیون کوفه حرکت خویش را گسترش داده و با نیروهاى عبدالله بن مطیع، نماینده عبدالله بن زبیر به نبرد برخاستند و با شکست دشمن حکومت کوفه را به دست گرفتند.[5]

این حمله و یورش جوانان شيعه به سربازان حكومتى چنان شجاعانه و فداكارانه بود كه تنها پس از سه روز نبرد بى‌امان شهر به تصرّف مبارزان درآمد و عبدالله بن مطيع به سوى بصره گريخت.

گستره دعوت مختار به بصره نیز رسید و تعداد زیادى از شیعیان این شهر پس از زد و خوردهاى متعدد به کوفه وارد شده و به مختار پیوستند.

یاران مختار که عموما از موالیان و ایرانیان مقیم عراق و شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم‌السلام) بودند، در اندک مدتى بر بخش‌هایى از عراق تسلط پیدا کردند. درگیرهاى سختى در محله‌ها و میدان‌هاى کوفه پیش آمد. گروه‌هایى کشته و گروه هایى تسلیم شدند و مختار وارد قصر شد و فردایش براى مردم سخنرانى کرد، و اشراف کوفه با او بیعت کردند.[6]

مختار پس از آزاد كردن كوفه بر فراز منبر رفت و خطاب به مردم گفت: «تُبايِعُوني عَلى كِتابِ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ وَ الطَّلَبِ بِدِماءِ أَهْلِ الْبَيْتِ، وَ جِهادِ الْمـُحِلِّينَ وَ الدَّفْعِ عَنِ الضُّعَفاءِ»؛ با من بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبرش و خونخواهىِ اهل بيت و جهاد با منحرفان و دفاع از ضعفا بيعت كنيد.[7]

 

[1]. طبرى، محمد بن جریر، تاريخ طبرى، ج 4، ص  496؛ ابن اثير، كامل، ج 4، ص  216.

[2]. ابن مسکویه، ابوعلی، تجارب الأمم، تحقیق: امامی، ابو القاسم، ج ۲، ص ۱۴۷.

[3]. تاریخ الطبری، ج۶، ص۱۹-۲؛ ویکی شیعه.

[4]. تاريخ طبرى، ج 4، ص 498؛ ابن اعثم، احمد بن علی، فتوح، ج 6، ص 103؛ یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 258.

[5]. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص ۲۴۰.

[6]. دانشنامه اسلامی.

[7]. تاريخ طبرى، ج 4، ص 508. در امالى شيخ طوسى آمده است: «بايَعُوهُ عَلى كِتابِ اللهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِهِ وَ الطَّلَبِ بِدَمِ الْحُسَيْنِ وَ الدَّفْعِ عَنِ الضُّعَفاء»ِ.