کپی شد
شرطة الخمیس امام علی (علیه السلام)
شرطه در لغت عرب؛ به معنای برگزیده هر چیز، و گروه برگزیده سلطان است.[1] به معنای علامت، و آمادگی هم آمده؛ چون این گروه برگزیده سلطان، خود را برای خدمت به وی آماده کرده و علاماتی برای شناسایی خود قرار می دادند.[2] شرطه در فرهنگ فارسی نیز به این معانی آمده: آن چه که شرط شود، شرط و پیمان، نگهبان برگزیده حاکم، و نگهبان و پاسبان شهر.[3] خمیس؛ به معنای لشکر است و علت نامگذاری آن به خمیس این بوده که لشکر به پنج قسمت: مقدمه (پیش تاز سپاه)، ساق (دنباله و عقبه سپاه)، مِیمَنه (جناح راست)، مِیسرِه (جناح چپ) و قلب (مرکز فرماندهی) تقسیم میشده است. وجه دیگر نامگذاری لشکر به خمیس آن است که یک پنجم غنایم به لشکر می رسیده است.[4]
در اصطلاح، «شرطة الخمیس» تعدادی از یاران امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند که جنگیدن تا کشته شدن برای وی را بر عهده گرفته و شرط کردند، و امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز ضامن بهشتشان شد.
از اصبغ بن نباته که جزو این گروه بود پرسیدند: چرا «شرطة الخمیس» نام گرفتید؟ پاسخ داد: «ضمنا له الذبح و ضمن لنا الفتح»؛ «چون ما برای امیرمؤمنان (علیه السلام) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی (و بهشت) را بر عهده گرفت».[5]
از ابی الجارود نقل شده که به اصبغ بن نباته گفتم: جایگاه و منزلت این مرد (امام علی علیه السلام) نزد شما چگونه است؟ گفت: نمی دانم چه میگویی، ولی (همین قدر بدان که) شمشیرهای ما بر دوش های ما است، پس امام (علیه السلام) به هر که اشاره کند او را با این شمشیر خواهیم زد، و آن حضرت به ما می فرمود: شرط کنید البته شرط شما برای طلا و نقره نیست، بلکه برای مرگ است، همانا قبل از شما در میان گروهی از بنیاسرائیل این قرارداد (قرارداد شرطة الخمیس) بسته شد و کسی از آنان به شهادت نرسید، مگر این که پیامبر قوم خود یا پیامبر قریه خود و یا پیامبر نفس خویش بود و شما به منزله همانها هستید، جز این که شما انبیا نیستید».[6]
شرطة الخمیس همیشه مسلح، آماده و همراه امام علی (علیه السلام) بودند. در جنگها پیشرو سپاه بوده و پایداری داشتند. همیشه گوش به فرمان امام (علیه السلام) بوده و در اجرای فرمان ایشان تعلل نمیکردند. آنان از قبایل مختلف بوده و با آن حضرت بیعت کرده بودند که تا پای جان پایداری کنند. این گروه در غیر زمان جنگ نیز وظایف و مأموریتهای مهمی؛ همچون حفظ امنیت شهر، گرفتن مجرمان و اجرای حدود، و حفاظت از اموال و ناموس مردم را برعهده داشتند.[7] پس از حملات سپاهیان شام به عراق و غارت آنها، امام علی (علیه السلام) این گروه را برای دفع آنان فرستاد.[8]
برخی؛ مانند کشّی، تعداد شرطة الخمیس را 5 یا 6 هزار نفر،[9] شیخ مفید ۶ هزار نفر،[10] طبری تعداد آنان را ۴۰ هزار نفر[11] و ابن سعد شمار ایشان را پس از شهادت امام علی (علیه السلام)، ۱۲هزار نفر معرفی کرده اند.[12]
تعدادی از اعضای شرطة الخمیس عبارتند از: سلمان فارسی، مقداد، ابوذر غفاری، عمار یاسر، حبیب بن مظاهر اسدی، ابو ساسان (سنان) انصاری، ابو عمرو انصاری، سهل بن حنیف انصاری، عثمان بن حنیف انصاری، جابر بن عبدالله انصاری، عبدالله بن یحیی حضرمی، یحیی حضرمی، سلیم بن قیس هلالی، عبیده سلمانی مرادی، اصبغ بن نباته، قیس بن سعد بن عباده انصاری، ابویحیی حکم (حکیم) بن سعید حنفی، و نعیم بن دجاجه اسدی کوفی.[13]
[1]. فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق: مخزومى، مهدى/ سامرائى، ابراهیم، ج 6، ص 235.
[2]. ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم، محقق/ مصحح: هنداوى، عبدالحميد، ج 8، ص 14.
[3]. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ویراستار: علیزاده، عزیزالله، ص 698.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد، ج 6، ص 70.
[5]. مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر و محرمى زرندى، محمود، ص 65.
[6]. کشّى، محمد بن عمر، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال، محقق: مصطفوى، حسن، ص 5؛ الإختصاص، همان.
[7]. ر.ک: شريف قَرشى، باقر، موسوعة الإمام أميرالمؤمنين على بن أبى طالب (عليه السلام)، ج 10، ص 47.
[8]. ثقفى، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج 2، ص 489.
[9]. رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال، ص 6.
[10]. الإختصاص، ص 2.
[11]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 158.
[12]. كاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، محقق: عطا، محمد عبدالقادر، ج 10، ص 320.
[13]. الإختصاص، ص 3، 7، 65؛ برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص 4، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال، ص 110؛ امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص 446؛ الغارات، ج 1، ص 120 و 121.