searchicon

کپی شد

شرح واقعه حره

هنگامی که خبر شورش مردم مدینه با نمّامیِ مروان بن حکم به شام رسید، یزید، «مُسْلِم بن عُقْبَة المُرِّیّ» كه مردی سالخورده و در آن زمان بیمار بود[1] را با لشكرى فراوان از شام به جانب مدینه گسیل داشت تا در مدینه ترس و وحشت ایجاد نموده، اهالی آن جا را قتل عام و غارت کند و برای یزید از آنها به عنوان عبد یزید بیعت بگیرد.[2]

یزید به مسلم گفت: به مردم سه روز مهلت بده، اگر تو را اجابت کردند که هیچ، در غیر این صورت با آنها از در جنگ وارد شو و وقتی بر آنها پیروز شدی هرچه از مال و حیوانات و سلاح و طعام در شهر است برای تو و سپاهیانت مباح است، بعد از سه روز مردم را رها کن.

وقتی مسلم بن عقبه با لشكرش به نزدیكی مدینه رسیدند در سنگستان مدینه كه مـعـروف بـه «حـرّه واقـم» اسـت با اهل مدینه که برای دفع حمله آنها بیرون آمده بودند روبرو شدند، پیشنهاد حمله از جانب حرّه توسط مروان بن حکم مطرح شد. وی پیوسته مسلم بن عقبه را بر كشتن اهل مدینه تحریک مى كرد، وی به مسلم گفت: اگر پیروزی می خواهی از طرف شرق مدینه (از جانب حره واقم) لشکریانت را آماده کن، وقتی اهل مدینه به سوی تو خروج کنند خورشید در پشت سر شما و در مقابل آنها و صورتشان خواهد بود، سپس آنها را به اطاعت از یزید دعوت کن، اگر اجابت کردند که هیچ و الّا از خدا کمک بخواه! و آنها را بکش که وقتی با امامشان (یزید) مخالفت نمودند و از اطاعت رویگردان شدند خدا تو را یاری خواهد کرد![3]

فرماندهی مردم مدینه را عبدالله بن مطیع العدوی (از مهاجرین) و عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه (از انصار) برعهده داشتند، لشكریان یزید بر مردم شمشیر کشیدند و جنگ بزرگی درگرفت، جمع بسیارى از مردم مدینه از بنی هاشم، قریش و انصار كشته شدند.

مردم مدینه به دفاع پرداخته تا این كه نتوانستد مقاومت کنند، به ناچار به داخل شهر فرار کردند و به روضه منوره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) پناه برده و قبر آن جناب را پناه‌گاه خود قرار دادند. لشكر شام نیز به داخل مدینه هجوم آورده، احترام قبر مطهر نبی گرامی (صلّی الله علیه و آله) را نگه نداشته و با اسب هاى خـود به روضه منوره (بین قبر و منبر که در روایات به باغی از باغ های بهشت تعبیر شده است) وارد شدند، اسب هاى خود را در مسجد حضرت رسـول )صلى اللّه علیه وآله( جولان داده روضه را آلوده كردند و مردم را كشتند تا این که روضه و مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) پر از خون شد، تا جایی که خون به قبر مطهر رسید.[4]و[5]

واقعه اسفناک حره نشان داد كسانی كه از ترس جانشان، امام حق خویش را در روز عاشورا همراهی نكردند، گرفتار ظلم و تعدی ستمکاری همچون یزید گشته و به بدترین صورت كشته و تحقیر شدند.


[1]. مسعودی، ابو الحسن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، ج 3، ص 69.

[2]. همان.

[3]. ر- ک إبن اثیر، «الکامل فی التاریخ» حوادث سال 63 هجری، در واقعه حره.

[4]. صدوق، محمد بن علی بن حسین، خصال، ترجمه: کمره ای، محمد باقر، ج 1، ص 175؛ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد، مترجم: رسولى محلاتى، سید هاشم، ج2، ص152.

[5]. فرآوری از صالح صدر، ابوالفضل، بخش تاریخ و سیره معصومین (علیهم السّلام)، تبیان.