searchicon

کپی شد

شرایط و راه های استجابت دعا

در آیات قرآن[1] علاوه بر این که دعا از جنبۀ مقدمی و برای رسیدن به مقصود و حاجت، مورد توجه قرار گرفته است: “ادعونی استجب لکم”، از جنبۀ ذی المقدمی نیز لحاظ شده است: “ان الذین یستکبرون عن عبادتی …”. یعنی دعا هم طلب است و هم مطلوب (چه مستجاب شود و چه نشود، مطلوب است)، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه و هدف. و سرّ اصرار و تأکید روایات هم در همین نکته نهفته است.[2]

به عبارت دیگر؛ فلسفه و هدف اولی دعا کردن، خود دعا کردن و زنده نگه داشتن حالت دعا است و اگر کسی توفیق دعا کردن پیدا کرد باید مطمئن باشد که مورد عنایت خدا قرار گرفته و در حقیقت خواستۀ اصلی او که مناجات، سخن گفتن و ارتباط با خدا بوده به دست آمده است، اما دریافت خواستۀ مورد نظر، هدفِ در مرتبۀ دوم است که برای به اجابت رسیدن آن باید شرایطی را در نظر داشت و رعایت کرد؛ از جمله این که:

1. انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد، یا به ضرر دیگران نباشد و یا …

2. همچنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست در بارۀ حاجات و حوایج معنوی است؛ مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الاهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعۀ اسلامی و مؤمنان و … .

3. اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانون مند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد.

4. در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است عمل نماید.[3]

5. از طرفی نیز اموری نظیر “ذکر صلوات در ابتدا و انتهای هر دعا، مراقبت از قلب در برابر وسوسه های شیطان، قطع اميد از غير خدا و تنها تکیه نمودن بر او” به استجابت دعا کمک می کنند.

انسانی که در همۀ امور ذاتاً فقیر و محتاج به وجود بی نیاز خدا است بدون تردید، دعا کردن در همه شرایط، در صورت اجابت و یا عدم اجابت آن به نفع انسان است؛ زیرا اگر دعا به زبان استعداد باشد، دست رد به سينۀ سائل نمى‏خورد و دعايش پذيرفته خواهد شد. از آن جهت که فيض خداوند كامل و فوق كمال است و اگر پذيرنده، استعداد پذيرش فيض را داشته باشد، فيض الاهى از خزينه‏هايى كه پايان ندارد و كمبودى در آنها ايجاد نمى‏شود، بر او افاضه خواهد شد.

چگونه می توان از درگاه چنین خدایی ناامید و مأیوس شد؟ خداوندی که نگاه لطف و رحمتش عالم گیر است، دعا و مناجات و توبه و بازگشت، را عمومیت بخشیده و همۀ انسان ها را به درگاه خویش فراخوانده است. چنان چه مى‏فرمايد: “اى بندگان من كه بر خود ستم و اسراف كرده‏ايد از رحمت خدا نا اميد نشويد”.[4]

به علاوه، صفت يأس و ناامیدی از رحمت خدا، از جمله بزرگ ترین گناه و کفران الاهی محسوب شده و موجبات محرومیت و هلاکت ابدی انسان را فراهم می سازد. و باز مى‏فرمايد: “كيست كه نااميد از رحمت خدا شود، مگر گمراهان و اهل ضلالت”.[5]

بلكه از بعضى آيات معلوم مى‏شود كه: “مأيوس نمى‏شوند از رحمت خدا مگر كفار”.[6] پس هیچ گاه نباید از توسّل و دعا به درگاه الاهی ناامید و مأیوس شد.


[1] مؤمن، 60؛ “وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرين” پروردگار شما گفته است: “مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبّر مى‏ورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مى‏شوند!”.‏

[2] برای آگاهی بیشتر، نک: مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص226-237. اقتباس از سؤال 721 (سایت اسلام کوئست: 746)، نمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا.

[3] اقتباس ازنمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال 721 (سایت اسلام کوئست: 746).

[4] «يا عِبادىَ الَّذينَ اسْرَفُوا عَلى انْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»، زمر، 53.

[5] «وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ الا الضَّالُّونَ»، حجر، 56.

[6] «لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ الا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»، یوسف: 87.