searchicon

کپی شد

شرايط استجابت حتمى دعا

دانشمندان و مفسران اسلامى با استفاده از آيات الاهى و روايات معصومين (‏ع) شرايط و آدابى را براى دعا و دعا كننده بر شمرده‏اند كه با رعايت آنها، دعا مؤثر واقع شده و مستجاب خواهد گرديد. در كتاب “دعاها و تهليلات قرآن” به هفده شرط و آداب دعا اشاره شده است، مانند: معرفت و شناسايى خداوند، هماهنگى بين قلب و زبان دعا كننده، انجام واجبات و ترك محرمات، استغفار از گناهان و صلوات بر محمد (ص) و… مى‏باشد.[1] و نيز مرحوم فيض كاشانى در محجة البيضاء ده شرط را نام برده است؛ و نيز ده شرط ديگر را از كتاب “عدّة الداعى” علامّه حلى (ره) نقل كرده است كه برخى از آن شرايط عبارتند از: تصميم در دعا، اجتماع در دعا، اقبال با قلب به سوى خدا، عدم اعتماد بر غير خدا در حوايج خود و… .[2]

در مورد روايات مربوط به استجابت قطعى دعا تعابيرى به كار رفته است كه ذكر آن خالى از فائده نيست. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: “هميشه دعاها در پشت پرده است؛ يعنى نمى‏تواند آزادانه به پيشگاه الاهى راه پيدا كند تا وقتى كه مشتمل بر درود بر پيغمبر باشد.[3]

از امام صادق (ع) در روايت ديگرى نقل شده كه فرمودند: هر گاه كسى از شما خواست دعا كند ابتدا درود بر پيامبر بفرستد؛ زيرا درود بر پيامبر مقبول الاهى واقع مى‏شود و خداوند اين طور نيست كه بعضى از دعا را بپذيرد و بخش ديگر آن را رد كند.[4] و در روايت ديگر فرموده است: “علاوه بر آن كه در آغاز، صلوات بفرستد، در پايان دعا بر محمد و آل محمد (ص) درود بفرستد”.[5]

امام مجتبى (ع) مى‏فرمايد: اگر كسى مواظب قلبش باشد تا وسوسه‏ها و خاطراتى كه مورد رضاى خدا نيست در آن خطور نكند، من ضامنم كه او مستجاب الدّعوة باشد.[6]

امام صادق (ع) فرموده: “قطع اميد از غير خدا كنيد تا دلتان به هيچ قدرتى جز خدا تكيه نكند، آن گاه دعا كنيد، يقيناً آن مستجاب است”.[7]

نيز روايت شده كه: مظلومى كه هيچ پناه گاهى جز خدا ندارد، دعاى او يقيناً مستجاب است.[8]

بنابراين اگر دعا به زبان استعداد شد، دست ردّ به سينه‏ سائل نمى‏خورد و دعايش پذيرفته خواهد شد؛ زيرا فاعل و كسى كه خواسته را، برآورده مى‏كند، تمام و فوق تمام است و فيض آن حضرت، كامل و فوق كمال است و اگر فيض، ظهور ندارد و افاضه نمى‏شود، از ناحيه‏ نقصانِ استعداد است؛ پس اگر پذيرنده، استعداد پذيرش فيض را داشته باشد، فيض الاهى از خزينه‏هايى كه پايان ندارد و كمبودى در آنها ايجاد نمى‏شود و از معادن فيضى كه غير متناهى است و نقصان‏پذير نيست، بر او افاضه خواهد شد.[9] از اين رو گفته شده كه امور به سه قسم است؛ اول، آن است كه بدون دعا مصلحت در عطاى آن خواهد بود، در اين صورت چه دعا كنند و چه نكنند، خداوند كرامت خواهد نمود. دوم، آن است كه با دعا نيز مصلحت نمى‏باشد. در اين صورت دعا هم بكنند، عطا نخواهد كرد. سوم، با دعا كردن مصلحت در عطاى آن است و بى دعا، مصلحت نيست، در اين صورت عطاى آن مشروط به دعا است و چون انسان از تشخيص صلاح و فساد همه‏ امور عاجز است بايد از دعا كوتاهى نكند، و اگر مستجاب نشد مأيوس نگردد و بداند كه صلاح نبوده است. گذشته از اينها، چنان كه قبلاً اشاره شد، دعا، عبادت است بلكه از بهترين عبادت‏ها است كه موجب تقرّب به حضرت حق است كه خود تقرّب از بهترين فوايد هر عبادت محسوب مى‏گردد.[10] وقتى انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين (ع) مستحبّ است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براى اين كه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است، دستى كه به سوى خدا دراز شود يقيناً خالى بر نمى‏گردد و دستى كه عطاى الاهى را دريافت كرد، گرامى است لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشيد.[11]

اى يكدله‏ صد دله، دل يكدله كن

مهر دگران را ز دل خود يله كن

يك روز به اخلاص بيا بر در ما

گر كام تو بر نيامد آن گه گله كن[12]

برای آگاهی بیشتر، نک:

نمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال 721 در سایت اسلام کوئست.


[1] شهيدى و شهرستانى، دعا و تهليلات قرآن، ص 15.

[2] فيض كاشانى، محجة البيضا، ج 1، ص 380 – 301.

[3] كافى، ج 2، ص 491.

[4] امالى شيخ طوسى، ج 1، ص 157.

[5] فلسفى، محمد تقى، شرح دعاى مكارم الاخلاق، ج 1، ص 9.

[6] كافى، ج 2، ص 67، ح 11.

[7] بحار، ج 72، ص 107، ح 7.

[8] جوادى آملى، عبداللَّه، حكمت عبادات، صص 220 الى 234.

[9] امام خمينى (ره)، شرح دعاى سحر، ترجمه سيد احمد فهرى، ص 38.

[10] شهيدى، محمد باقر و شهرستانى، هبة الدين، دعاها و تهليلات قرآن، ص 45.

[11] جوادى آملى، عبداللَّه، حكمت عبادات، ص 215.

[12] روان جاويد، ج 1، ص 296.