Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شخصیت های مهم شیعه اثنی عشری (قرن چهارم و پنجم ق)

. شیخ کلینی: ثقة الاسلام محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به شیخ کلینی مشهورترین دانشمند فقیه و محدث نامی شیعه در نیمه اول سده چهارم قمری است.

کتاب با عظمت «الکافی» مهم ترین اثر کلینی؛ بلکه جامعه شیعه است. این کتاب مشتمل بر سه بخش: اصول کافی، فروع کافی و روضه کافی و جمعا دارای شانزده هزار و یکصد و نود و نه (۱۶۱۹۹) حدیث از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) است. کتاب مذکور اولین کتاب از کتب اربعه حدیثی شیعه است.

وی افزون بر «کافی» دارای آثار دیگری نیز بوده که جایگاه علمی او را در غیر از علم حدیث آشکار می سازد. برخی از این کتب عبارتند از:

– الرد علی القرامطه که در رد عقاید التقاطی قرمطیان نگاشته شد.،

– رسائل الائمه (علیهم السّلام).

– تعبیرالرؤیا.

– کتاب الرجال.

– ما قیل فی الائمه (علیهم السّلام) من الشعر.

– الزی و التجمل.

– الدواجن و الرواجن.

– الوسائل.

– فضل القرآن.

  1. ابن بابویه قمی، علی بن الحسین بن موسی بن بابویه (مشهور به ابن بابویه قمی): او یکی از فقهای نامدار و یکی از اصحاب فتوی و اجـتـهـاد و در عصر خویش رئیس فقها و محدثین و پیشوای مردم قم بوده است. وی پدر شیخ صدوق است. او نـخـستین مؤلف کتاب فقهی عاری از ذکر سند روایت می باشد که توانسته است کتاب فقهی را مـجـرد از سـند روایت و مانند اثری مخصوص به مؤلف و نشان دهنده فتوی و نظر او تالیف کند و کـتابی به همین سبک به نام «الشرایع» که به نام «الرساله الی ابنه» هم خوانده می شود، جهت پـسـر خـود؛ صـدوق بـه یـادگـار گذاشت. ظاهر امر این است، این کتاب همان کتابی است که «الفقه الرضوی» هم خوانده می شود؛ چون در آغاز آن «قال: علی بن موسی» هست؛ از این رو برخی چنین پنداشته اند که مقصود از «علی بن موسی»، امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) است.[1]
  2. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی (ملقب به شیخ صدوق): او از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام، در سال 305 قمری چون ستاره ای در آسمان روایت و فقاهت در شهر مقدس قم طلوع کرد. وی با دعای حضرت مهدی (علیه السلام) به دنیا آمد.

او تألیفات فراوان و گوناگونى در علوم و فنون مختلف اسلامى دارد که هر کدام گوهرى تابناک و گنجینه اى پایان ناپذیر است. از جمله تألیفات ایشان می توان به کتب ذیل اشاره کرد:

– من لا یحضره الفقیه؛ (یکی از کتب اربعه شیعه).

– مدینة العلم.

– کمال الدین و تمام النعمة.

– التوحید.

– الخصال.

– معانی الاخبار.

– عیون أخبار الرضا (علیه السلام).

– الامالی.

– المقنع فی الفقه.

– الهدایة بالخیر.

  1. ابن قولویه قمى، شیخ ابو القاسم، جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن مسرور: او از برجسته ترین چهره هاى راویان شیعه در قرن چهارم هجرى است. وى یکى از بهترین شاگردان محمد بن یعقوب کلینى و از برجسته ترین مشایخ (استادان) شیخ مفید به شمار مى آید.

اصحاب رجال و تراجم براى او تأليفات ارزشمندى را به ثبت رسانده اند كه افزون بر كتاب هاى فقهى، در علوم ديگر نيز آثارى را به اسلام تقديم داشته است. به گفته شيخ طوسى: «وى شخصيتى مورد اطمينان و داراى تأليفاتى فراوان به تعداد ابواب فقه مى باشد»، به عنوان مثال می توان به کتاب های: كامل الزيارات، كتاب النوادر و كتاب القضاء و آداب الحكام اشاره کرد.[2]

  1. شیخ مفید، محمد بن محمد العکبری معروف به «شیخ مفید»: او مردی بزرگ و اندیشمندی سترگ است که دائرة المعارفی جامع از معارف اسلامی تدوین کرد و قریب 50 سال پرچمدار عرصه های علمی، فکری و فرهنگی مسلمانان گردید و سرانجام بدانجا رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و به او مفید لقب دادند. از تاليفات مرحوم شیخ مفید 171 جـلد كتاب ذكر شده است كه اسامى برخى ازآنها به اين ترتيب است:

الف. در علم فقه؛ کتاب های: المقنعه، الفرائض الشرعيه و احكام النساء.

ب. در علوم قرآنى؛ کتاب های: الكلام في دلائل القرآن، وجوه اعجاز القرآن، النصرة في فضل القرآن و البيان في تـألـيف القرآن.

ج. در عـلـم كـلام و عـقـائد؛ کتاب های: اوائل الـمقالات، نقض فضيلة المعتزله، الافصاح، الايضاح و الاركان.[3]

  1. سید مرتضی، ابوالقاسم علی بن الحسین معروف به سید مرتضی و علم الهدی: علامه حلی او را معلم شیعه امامیه خوانده اسـت. مـردی جـامع بوده؛ هم ادیب بوده و هم متکلم و هم فقیه، آراء فقهی او مورد توجه فقها اسـت.

او دارای تألیفات متعددی است كه هر كدام نشانگر وسعت علم و تبحر وگسترش كرانه دانش و فضیلت او بوده است. برخی از تألیفات ایشان عبارتند از:

– الانتصار.

– جمل العلم و العمل.

– الذریعة فی اصول الشریعة (در اصول فقه).

– المحكم و المتشابه.

– المختصر.

– ما تفردت به الامامیة من المسائل الفقهیه.

– المصباح.

– الناصریات.

الشافي في الامامة

  1. سید رضی، ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوی، معروف به «سید رضی و شریف رضی»: او مردی فقیه، اديب، شاعر و سخن‏شناس بوده است.

سید رضی در دوران جوانی به تفسیر و توضیح آیات الهی روی آورد. عشق و علاقه وی به قرآن از همان اوایل کودکی آغاز شده بود. چنانکه بعد از یادگیری، اُنس دایم و رابطه همیشگی با قرآن برقرار کرد و در سی سالگی در مدت کوتاهی قرآن را حفظ کرد. او همواره با زمزمه کلام الهی آینه دل را جلا می‌بخشید. وی محو در جمال تابناک آیات الهی دست به قلم برد تا قطره ‌ای از دریای بیکران تعالیم خود را بر صفحه روزگار جاری سازد. ثمره این تلاش با اخلاص، سه گنجینه گران سنگی است که برای نسل های آینده به یادگار گذاشت.

الف. تلخیص البیان عن مجازات القرآن.

ب. حقایق التأویل فی متشابه التنزیل.

ج. معانی القرآن.

دیگر تألیفات سید رضی عبارتند از:

– خصایص الائمه.

– نهج البلاغه.

– الزیادات فی شعر ابی تمام.

– تعلیق خلاف الفقهاء.

– کتاب مجازات آثار النّبویّه.

– تعلیقه بر ایضاح ابی علی.

– الجیّد من شعر ابی الحجاج.

– زیادات فی شعر ابی الحجاج.

– مختار شعر ابی اسحق الصّابی.

– کتاب «مادار بینه و بین ابی اسحق من الرسائل» و دیوان اشعار.[4]

  1. شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن ‏بن علی ‏بن حسن، معروف به «شیخ الطائفه، شیخ اعظم و شیخ طوسی»: او از ستارگان بسيار درخشان جهان اسلام است و در فقه و اصول، حديث، تفسير، كلام و رجال، تأليفات فراوان دارد.

برخی از آثار گرانبهای شیخ طوسی عبارتند از:

– تهذیب الأحکام (در احادیث فقهی که از کتب اربعه شیعه است).

– الإستبصار فیما اختلف من الأخبار (در احادیث فقهی که از کتب اربعه محسوب می‌شود).

– کتاب الأمالی (که مطالب جلسات روایی اوست).

– الأبواب؛ معروف به «رجال شیخ طوسی».‏

– الفهرست.

– اختیار معرفة الرجال (که شیخ به حذف اشتباهات و اصلاح اصل کتاب «رجال کشی»‏ اقدام کرد).

– التبیان فی تفسیر القرآن.

[1]. مدرس، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، ج 7، ص 401.

[2]. نجاشی، احمد بن على، رجال نجاشي،‏ ص 123 و 124.‏

[3]. همان،‏ ص 400 – 403.‏

[4]. همان،‏ ص 398.