searchicon

کپی شد

شجاعت، شهامت و صبر فاطمه ام البنین

ام‌البنین از خانواده‌ای برخاسته بود که معدن شجاعت و سرچشمه رشادت و غیرت به‌شمار می‌آمدند. به همین دلیل، وقتی علی (علیه السلام) از عقیل در مورد همسری که فرزندی شجاع بپرورد، راهنمایی خواست، او را به ام‌البنین که خاندانش همه از شجاعان و پهلوانان عرب بودند، راهنمایی کرد.

ام البنین این صفت را از خاندانش به ارث برده بود. وی پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)، حضرت عباس و دیگر فرزندانش در بقیع حضور می‌یافت و عبیدالله فرزند خردسال عباس را نیز به همراه می‌برد. این روحیه، شهامت و شجاعت او در مقابل باطل را نشان می‌دهد؛ چراکه در آن فضای خفقان به بقیع آمدن و عزاداری کردن به‌گونه‌ای که مردم جمع شوند و با او هم ناله شوند، عمل عاطفی صِرف نیست، بلکه رنگ و بویی سیاسی دارد.[1] در آن شرایط که یزیدیان از پیروزی موقت خود سرمست بودند و حتی مدینه را نیز در واقعه حرّه به خاک و خون کشیدند، این چنین خودنمایی و شجاعت، تنها از شیرزنی همچون ام البنین برمی‌آید که از آبشخور شجاعت سیراب گشته باشد.

در میان مادران شهدا کمتر دیده می‌شود که چهار فرزند خود را در راه اسلام و حمایت از آرمان‌های پاک و الهی آن فدا کرده باشد، ولی بر همگان روشن است که نه داغ چهار فرزند، بلکه تنها داغ یک عزیز به تنهایی می‌تواند کمر یک مادر دل‌شکسته را خم کند و عنان صبر را از او برباید، ولی ام البنین به همگان ثابت کرد که او مادر بسیار صبور و شکیبا است. سخنان معروف ثبت‌شده در تاریخ هنگام شنیدن خبر شهادت چهار فرزندش به‌خوبی گویای مقام صبر و تحمل این مادر صبور بوده و زینت‏بخش صفحات تاریخ كربلا است. با آن‌كه بشیر خبر شهادت حضرت عباس 34 ساله، عبدالله 24 ساله، عثمان 21 ساله و جعفر 19 ساله را به مادرشان می‌دهد، اما او با صبر و بردبارى فقط از امام خود می‌پرسد.[2]

[1]. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبيين (فرزندان ابو طالب)، فاضل، جواد، ص 90‏.

[2]. موسوی مقرّم، عبد الرزّاق، قمر بنی‌هاشم، ص 19؛ برگرفته از سایت حوزه نت.