searchicon

کپی شد

شبهات در مورد مختار

برخی از اندیشمندان، مختار را دارای عقیده صحیح و نیكویی نمی دانند و این امر را مستند به دو روایت دانسته اند كه به آن اشاره می شود:

1. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ لِی: “یجُوزُ النَّبِی(ص) الصِّرَاطَ یتْلُوهُ عَلِی وَ یتْلُو عَلِیاً الْحَسَنُ وَ یتْلُو الْحَسَنَ الْحُسَینُ فَإِذَا تَوَسَّطُوهُ نَادَى الْمُخْتَارُ الْحُسَینَ(ع) :یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِنِّی طَلَبْتُ بِثَارِكَ فَیقُولُ النَّبِی(ص) لِلْحُسَینِ(ع) :أَجِبْهُ؛ فَینْقَضُّ الْحُسَینُ(ع) فِی النَّارِ كَأَنَّهُ عُقَابٌ كَاسِرٌ فَیخْرِجُ الْمُخْتَارَ حُمَمَةً وَ لَوْ شُقَّ عَنْ قَلْبِهِ لَوُجِدَ حُبُّهُمَا فِی قَلْبِهِ”؛[1]امام صادق (ع) فرمودند: پیامبر اكرم (ص) از پل صراط می گذرند و حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) پشت سر ایشان و سپس امام حسین (ع) هنگامی كه به وسط پل صراط می رسند، مختار (كه در عذاب دوزخ است) ندا می دهد: یا اباعبدالله من خون خواه شما بودم؛ پیامبر (ص) می فرمایند: ای حسین! جواب او را بده؛ سپس امام حسین (ع) همچون عقابی، مختار را از دوزخ نجات می دهند. و چه بسا اگر قلب مختار شكافته می شد، حب آن دو خلیفه در آن آشكار می شد.

2. روایتی دیگر قریب به همین مضمون از امام صادق (ع) نقل شده كه در انتهای آن، راوی از امام (ع) سؤال می كند: چرا مختار با وجود خدماتی كه انجام داده است در دوزخ گرفتار می شود؟ امام در پاسخ می فرمایند: چون در سینۀ مختار، محبت آن دو خلیفه بود.

سپس امام قسم یاد می كنند كه اگر در قلب جبرئیل و میكائیل ذره ای از حب این دو وجود می داشت، خداوند متعال آنها را با صورت در آتش دوزخ می افكند.[2]

علامه مجلسی (ره) این دو روایت را وجه جمعی برای سایر روایات مدح و ذم مختار می داند كه او به خاطر برخی عقایدش ابتدا اهل دوزخ بوده، اما به دلیل عملکرد مناسبش عاقبت با كمك امام حسین (ع) از عذاب الاهی نجات می یابد.[3]

اما آیت الله خویی (ره) سند هر دو روایت را ضعیف دانسته و عقیده مختار را نیز نیكو بر می شمرند.[4] بیشتر عالمان و دانشمندان حدیثی و رجالی در برخورد با احادیث مرتبط با مختار، روایات مدح را برگزیده و راجع به روایات مقابل آن نظریاتی را مطرح نموده اند:

الف. روایاتی كه در مذمّت مختار سخن گفته اند، از نظر سند در نهایت ضعف اند.[5] كشی (ره) در این باره می گوید: به نظر می رسد این روایات مورد جعل و وضع اهل سنت قرار گرفته است.[6]

ب. احتمال می رود این نوع احادیث از روی تقیه و جهت در امان ماندن امام و بنی هاشم از شر حاكمان ستمكار، از ایشان صادر شده باشد.[7]

ج. در حدیثی آمده بود كه «مختار دو بار برای امام سجاد (ع) و خاندان ایشان هدایایی فرستاد كه بار دوم حضرت این هدایا را نپذیرفتند و علت آن را دروغ گو  بودن مختار شمردند.» این امر بعید به نظر می رسد؛ چرا كه اگر علت قبول نكردن هدایا «دروغ گو بودن» مختار می بود، این علت در نوبت اوّل نیز وجود داشت.[8]

د. روایاتی كه فرقه كیسانیه را به مختار نسبت داده و گویای كذاب بودن مختار است، نیز به عقیده عالمان علم رجال از تهمت های اهل سنت به وی بوده؛ چرا كه محمد بن حنفیه هرگز ادعای امامت نداشته تا مختار مردم را به سوی او فرا خواند، بلكه كیسانیه بعد از وفات محمد بن حنفیه تشكیل شد.[9]



[1]. شیخ طوسی، تهذیب‏الأحكام، ج 1، ص 467، ح 1528، تهران، 1365ش.

[2] .بحارالأنوار، ج 45، ص 340؛ مستطرفات‏السرائر، ص 567.

[3] . بـحـارالانـوار، ج 45، ص 345،ح 5.

[4] . معجم الرجال، ج 18، ص100.

[5] .معجم الرجال، ج 18، ص 97.

[6] .رجال ابن داوود، ص 514، این مطلب در رجال کشی نزد ما پیدا نیست، چه بسا در نسخه ای که در دست ابن داوود بوده وجود داشته است.

[7] .معجم الرجال، ج 18، ص100.

[8]. رجال ابن داوود، ص 514.

[9].همان؛ معجم الرجال، ج 18، ص101.