searchicon

کپی شد

شباهت و تفاوت تقیه با دروغ

بنا بر تعریف، دروغ وصف گفتاری و از اوصاف خبر است که به صورت جمله خبری بیان شده است. در حالی که تقیه همیشه به صورت اظهار زبانی نیست بلکه گاهی به شکل عملی است که موافق با وظیفه مکلّف و حکم ثانوى است، هرچند مخالف با حکم اوّلى باشد.[1] بر این اساس تقیّه، از جنس دروغ نیست.

تقیه گاهی ممکن است مسلتزم دروغ باشد، ولی باید دانست این عمل مبتنی بر اضطرار و تابع حکم ثانوی و موافق با تکلیف مکلّف است. در مقام تقیه، وظیفه مکلّف تغییر یافته و حکم خدا موافق تقیه قرار می گیرد. تکلیف جدید یک حکم ثانوی و جایگزین حکم اوّلى است. این حکم از قواعد فقهی مانند نفى ضرر، نفى حرج، اضطرار و اکراه و…، استفاده می شود. در تمام این حالات حکم جدید وظیفه به حساب مى ‏آید و هر مسلمانی باید رفتار خود را با این حکم تطبیق دهد.

به عنوان مثال در داستان عمار و پدر و مادرش ياسر و سمیه، پدر و مادر عمار از تقیه خوددارى كرده و شهيد شدند، ولى عمار از روى تقيه مطابق ميل آنها سخن گفت و سپس گريه‏كنان خدمت پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) رسيد. در اين هنگام آيه شريفه 106 سوره نحل نازل شد و پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) پدر و مادر عمار را جزء شهدا شمرد و اشک از چشمان عمار سترد و فرمود: «چيزى بر تو نيست، اگر باز تو را مجبور كردند همان كلمات را تكرار كن».[2]

در باب شباهت تقیه با دروغ باید گفت: در مواردی که تقیه، تقیه گفتاری و از مصادیق خلاف واقع و دروغ محسوب می شود، این دو از حیث ظاهر شبیه یکدیگر هستند، اما در واقع ماهیت تقیه کاملا متفاوت از ماهیت دروغ است.

[1]. در حال تقیّه، وظیفه عوض مى‏شود و حکم خدا بر طبق تقیّه قرار مى‏گیرد. این وظیفه اخیر ،یک «حکم ثانوى» (در مقابل حکم اوّلى قبل از تقیه) است. همانند دیگر احکام ثانویه از قواعد فقهی مانند نفى ضرر، نفى حرج، اضطرار، اکراه و… استفاده می شود. که در تمام این حالات حکم واقعی عوض می شود و حکم تغییر یافته «وظیفه» به حساب مى‏آید؛ از این رو هر مسلمانی که وظیفه اش تقیه است، باید رفتار خود را بر طبق آن قرار دهد.

[2]. زمخشرى، محمود، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج 2، ص 637؛ رازى، محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، ج 20، ص 274؛ نيشابورى،حسن بن محمد، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان (تفسیر النیسابوری)، تحقيق: عميرا، شيخ زكريا، ج 4، ص 379 .