searchicon

کپی شد

شباهت و تفاوت تقیه با توریه

در تعریف لغوی تقیه آمده که تقیه عبارت است از: صیانت، خودنگهداری و محافظت از خویش.[1] اما تقیه در اصطلاح عبارت است از: «مخفی کردن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن به جهت مصلحتی که مهم‌تر از مصلحت اظهار آن باشد».[2]

برخی به همین مصلحت مهم اشاره کرده و آن را بالاتر از حفظ جان، مال، ناموس و دورى از خطرات و آسیب ها؛ (یعنی حفظ دین و مذهب) دانسته و نوشته اند: «ظاهر تعداد بسیارى از روایات نشان می دهد که تقیه مورد تأکید و اهتمام امامان معصوم (علیهم السلام)، این نوع تقیه بوده است. بر اساس این احادیث، نفس پنهان داشتن حق در دوران حکومت حاکمان باطل، واجب است و مصلحت این پنهان‏کارى، در جنبه‏هاى سیاسى و دینى آن است. (نتیجه این می شود که) اگر تقیه نبود، مذهب شیعه در معرض نابودی و انقراض، قرار می گرفت».[3]

روایات زیادی نیز بر اهمیت این مطلب وارد شده‏است. از جمله: «امام صادق «علیه السلام» فرمود: اى سلیمان! دینى که شما بر آنید، به گونه‏اى است که اگر شخص، آن را مکتوم دارد، خدا او را عزیز سازد، و اگر آن را فاش نماید، او را خوار گرداند».[4]

در تعریف لغوی توریه آمده است: «توریه به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن راز است[5] و به معنای مخفی نمودن خبر و عدم اظهار راز نیز می باشد.[6]

از دیدگاه منابع ادبی و علوم قرآنی، توریه از محسِّنات معنوی سخن به شمار می‌رود و آن این است که گوینده، لفظی را که دو معنای نزدیک و دور دارد، به کار بَرَد و به اتکای قرینه‌ای پنهان، معنای دور را اراده کند، حال آن‌که مخاطب به معنای نزدیک توجه داشته باشد.[7]

در برخی منابع، توریه با واژه‌هایی چون ایهام و تخیل و مغالطه و توجیه هم معرفی و اقسامی برای آن بیان شده است.[8]

اما توریه در اصطلاح: عبارت است از سخنى دو پهلو، که شنونده از آن چیزى مى فهمد و گوینده از آن چیز دیگرى را اراده مى کند و این در حالی است که جمله ای را که گوینده به زبان می آورد هر دو معنا را در بر دارد. در واقع، توریه حربه‌ای است کارآمد برای کسانی که مقید هستند خود را از دروغ حفظ کنند تا هم حفظ اسرار نموده و هم دروغ نگفته باشند.

شیخ انصاری در تعریف آن گفته است: «توریه آن است که الفاظی دو پهلو در كلام خود به كار ببری به نحوی كه خود از آن معنایی مطابق واقع اراده كرده‌ای، ولی قصد داری كه مخاطب معنایی خلاف واقع را از ظاهر كلام تو بفهمد».[9]

نتیجه این‌که با توجه به آنچه در بالا گذشت، شاید بتوان گفت، رابطه معنای اصطلاحی تقیه با توریه؛ عموم و خصوص من وجه است. به این معنا که گاهی توریه می تواند از ابزارهای تقیه باشد؛ چرا که در برخی از موارد زمینه هردو موجود است و می شود تقیه و یا توریه کرد.

شاید بتوان گفت: تفاوت این دو در این است که در برخی موارد که جای تقیه نیست و می توان توریه کرد، توریه ماهیتی کاملا متفاوت با تقیه است و بالعکس. به عنوان مثال: شخصی درب منزل را می زند و یکی از اعضای خانواده پشت در آمده سؤال می کند که هستید و چه می خواهید؟ در جواب می گوید: فلانی هستم و با آقا کار دارم. صاحب خانه در حالی که می داند آقا در خانه حضور دارد، ولی به دلیل خاصی نمی خواهد شخص مراجعه کننه را ببیند، در جواب او می گوید: آقا اینجا نیستند و منظورش از لفظ «اینجا» داخل منزل نیست بلکه همان جایی است که خودش ایستاده است. با توجه به این گفت وگو می توان دریافت که در اینجا تقیه ای صورت نگرفته و بدون این‌که دروغی گفته شود، پاسخ شخص داده شده است.[10]

در باب شباهت این دو می توان گفت: شباهت تقیه با توریه در این است که در هردو، نوعی مخفی نمودن واقعیت برای حفظ منافع، جان، مال، ناموس و دین وجود دارد.

[1]. ابن اثير، مبارک بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، محقق / مصحح: طناحى، محمود محمد و زاوى، طاهر احمد، ج 5، ص 217 ‏.

[2]. سایت اسلام پدیا، مقاله مفهوم شناسی تقیه، زیر موضوع  3 معنای اصطلاحی تقیه.

[3]. خمينى، سيد روح اللّٰه، الرسائل العشرة،‌ محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (قدس سره)، ص 34‌‌.

[4]. كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 222.

[5]. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، ج 2، ص 809؛ ابن منظور، محمد بن مكرم،؛ لسان العرب، ج 15، ص 389.

[6]. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، ج 8، ص 301.

[7]. تفتازانى، مسعود بن عمر، كتاب المطول و بهامشه حاشية السيد ميرشريف، ص 425.

[8]. مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغية و تطورها، ص 218 ؛ عتيق، عبد العزيز، علم البديع‏، ص 122

[9]. شیخ انصارى‌، مرتضى بن محمد، كتاب المكاسب المحرمة و البيع و الخيارات، محقق/ مصحح: رحمتى، محمد جواد و حسينى، سيد احمد، ج 1، ص 197.

[10]. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 96.