Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

شاعران غدیر خم

در زمان واقعه غدیر و پس از آن شاعران بسیاری در وصف آن واقعه شعر سرودند، و شاعرانی از قرن اول تا قرن چهاردهم در وصف واقعه غدیر اشعار سرودند عبارتند از: امام علی(علیه السلام)، کمیت بن زید، ابوتمام طائی، ابن طباطبای اصفهانی، سید رضی، ابوالحسن فنجکردی، ابوالحسن المنصور بالله، ابن‌داود حلی، ابن‌عرندس حلی، ابراهیم بن کفعمی، ابن‌ابی شافین بحرانی، حسان بن ثابت، سید حمیری، دعبل، ابن علویه اصفهانی، سید مرتضی، اخطب خوارزمی، مجدالدین بن جمیل، جمال الدین خعی، ابن‌داغر حلّی، عزالدین عاملی، زین‌الدین حمیدی، قیس انصاری عبدی کوفی، ابواسماعیل علوی، مفجّع، مهیار دیلمی، قاضی ابن قادوس، ابوالحسن جزّار، سریجی اوالی، حافظ برسی حلّی، شیخ حسین کرکی، عمرو بن عاص، وامق نصرانی، ابوقاسم صنوبری، ابوعلی بصیر، ابوالغارات ملک صالح، قاضی نظام‌الدین، صفی الدین حلّی ضیاء الدین الهادی، شیخ بهائی، محمد حمیری، ابن رومی، ابوفراس، ابوالعلی معرّی، قطب‌الدین راوندی، شمس‌الدین محفوظ بن وشاح، شیبانی شافعی، الحسن آل ابی عبدالکریم، شیخ حر عاملی، حِمّانی اَفوَه، ابونجیب طاهر            ابن جبر مصری، ابوالمعالی القاضی جلیس   بهاءالدین اربلی، شمس‌الدین مالکی، حسین بن شهاب کرکی[1] و محمد ثقفی تهرانی.[2]

در ادامه فقط به اشعار «حسّان بن ثابت» شاعر معروف، پیامبر (صلى الله علیه وآله) که از آن‌حضرت اجازه خواست که به این مناسبت اشعارى بسراید، اشاره می‌شود:

«یُنادِیهِمُ یَوْمَ الْغَدِیرِ نَبِیُّهُمْ بِخُمٍّ ***وَ أَسْمِعْ بِالرَّسُولِ مُنادِیاً

«پیامبر آن‌ها در روز غدیر در سرزمین خم به آن‌ها ندا داد، و چه ندادهنده گرانقدرى!

فَقالَ فَمَنْ مَوْلاکُمُ وَ نَبِیُّکُمْ؟ *** فَقالُوا وَ لَمْ یَبْدُوا هُناکَ التَّعامِیاً

فرمود: مولاى شما و پیامبر شما کیست؟ و آنها بدون چشم پوشى و اغماض صریحاً پاسخ گفتند:

إِلهُکَ مَوْلانَا وَ أَنْتَ نَبِیُّنا *** وَ لَمْ تَلْقِ مِنّا فِى الْوِلایَةِ عاصِیاً

خداى تو مولاى ما است و تو پیامبر مائى و ما از پذیرش ولایت تو سرپیچى نخواهیم کرد.

فَقالَ لَهُ قُمْ یا عَلِیُّ فَإِنَّنِی *** رَضِیتُکَ مِنْ بَعْدِی إِماماً وَ هادِیاً

پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) گفت: برخیز؛ زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم.

فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا وَلِیُّهُ *** فَکُونُوا لَهُ أَتْباعَ صِدْق مُوالِیاً

و سپس فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد، مولا و رهبر او است پس شما همه از سر صدق و راستى از او پیروى کنید.

هُناکَ دَعَا اللّهُمَّ والِ وَلِیَّهُ *** وَ کُنْ لِلَّذِى عادا عَلِیّاً مُعادِیاً».[3]

در این هنگام، پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: بارالها! دوست او را دوست بدار و با آن کس که با على دشمنى ورزد دشمن باش».[4]

 

[1]. ن ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج ۲-۱۱.

[2]. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج ۴، ص ۴۱۴-۴۱۵؛ ویکی شیعه.

[3]. این اشعار را جمعى از بزرگان دانشمندان اهل تسنن نقل کرده‌اند، که از میان آن‌ها مى‌توان: حافظ «ابونعیم اصفهانى»، و حافظ «ابوسعید سجستانى» و «خوارزمى مالکى» و حافظ، نام برد.

[4]. سایت آیت الله مکارم.