searchicon

کپی شد

سیر تحول و تطور تاریخی جریان احمد الحسن

پس از سقوط صدام حسین، شیعیان عراق از زیر بار سلطه سی ساله استبداد بیرون آمدند، اما خروج ایشان از زیر سلطه،همراه با ضعف شدید فکری و اقتصادی بود. از طرفی شیعیان عراق  بسیار علاقه‌مند به مراسم سوگواری و زیارت حرم امامان (علیهم السلام) و  طی راه‌های طولانی برای زیارت اهل بیت علی‌الخصوص امام حسین (علیه السلام) هستند. اما علی‌رغم نیرومند بودن مرجعیت شیعه،  گرایشات حاشیه‌ای، وجود افراد سود جو و فرصت‌طلب و کسانی‌که در پی تغییر اوضاع به نفع خود هستند، دایما در حال ایجاد انشعاب و فرقه سازی هستند.

در اواخر حکومت اخیر صدام بروز اتفاقی در نجف باعث شد تا زمینه این تحول به سمت و سوی ادعای مهدویت کشیده شود. این زمینه را مرحوم شهید محمد صدر فراهم کرد. وی کتاب‌هایی در باره عصر ظهور و دوره غیبت نوشت و تاریخ این دوره و مسائل آن را بحث کرد. بعد هم دارای مرجعیت شد و طلاب جدیدی را به حوزه وارد کرد و شاید هم دستگاه اطلاعاتی صدام کسانی را فرستاد تا به بهانه تحصیل در نجف نفوذ کنند. این شد تا آن‌که قدرت مختصری که یافت در مقابل صدام ایستاد و بعد هم ترور شد. طرح بحث امام زمان (علیه السلام) باعث شد که نه فقط «جیش المهدی» شکل بگیرد، بلکه ده‌ها گروهک کوچک و بزرگ به اسم مهدی شکل بگیرد. یکی خود را امام ربانی نامید. یکی فرزند مهدی، یکی قاضی السماء و جند السماء، یکی جیش الرعب و دیگری نواده امام زمان و الی آخر. یک ماجرای دهشتناک یعنی حمله سپاه جند السماء به نجف به قصد کشتن مراجع و تصرف این شهر بود که در محرم سال 1428 قمری سبب کشته شدن نزدیک به 270 نفر و دستگیری بیش از 400 نفر شد. رئیس آنها که عبد الزهره کرعاوی معروف بود که در مزرعه پدری در سیزده کیلومتری نجف لشکرگاه درست کرده‌بود. گفتند هدفش حمله به نجف، کشتن مراجع و تصرف این شهر بود. کرعاوی حتی ادعای فرزندی علی بن ابی طالب را هم کرده بود و گویا گفته بود یا شایع کرده بودند که اسپرم او سیزده قرن در رحم مادرش بوده تا متولد شده‌است.

اما داستان منحصر به این قضایا نبود. شیخ حیدر مشتت یکی از شاگردان مکتب صدر بود که خود را یمانی نامید. طرفدارانش و عده‌ای دیگر تلاش کردند بگویند یمانی از عراق ظهور می‌کند نه از یمن تا کارشان رو به راه شود.

در کنار او احمد اسماعیل بن کویطع در بصره کارش بالا گرفت. نسبش را جوری تغییر داد که به سه چهار واسطه به امام معصوم می‌رسید. لشکری پانصد نفری درست کرد و روز عاشورا با فریاد ظهر المهدی در مراسم عاشورای بصره ظاهر شد. ماجرا به خشونت کشیده شد و بیش از 100 نفر کشته شدند. این شخص یک بار با هوادارانش به قم آمد و فاصله حرم تا جمکران را با تظاهرات طی کرد که نیروهای انتظامی ایران آنان را دستگیر کردند. یک بار هم در نماز جمعه قم برخاسته شعارهایی دادند. طبق گفته استاد کورانی، شیخ حیدر مشتت چند بار به قم آمد، چون در ایشان طمع کرده بوده و سعی کرده وی را به خود متمایل کند. همین‌طور همشاگردی او در درس صدر احمد اسماعیل در کتاب دجال البصره نامه ای مفصل هم از این احمد اسماعیل با تاریخ سال 1426 درج شده که خطاب به رهبری و برخی از رهبران و علمای مذهبی است و وعده ظهور مهدی را پس از هشت ماه داده و گفته‌است که بخشی از علائم ظاهر شده و بخش دیگری ظاهر خواهد شد. برای عراقی که طی این سال‌ها دچار بی ثباتی سیاسی بوده، زمینه نفوذ سعودی‌ها و اماراتی‌ها و بعثی‌ها برای ایجاد بحران از این مسیر هم فراهم بوده است. مسلما آنها هم در فکر استفاده از این قضایا بوده‌اند. گرچه بیشتر اینها بسترش حماقت و نیز  آمال و آرزوی بهروزی است  که در میان عامه وجود دارد. با این حال غالب مردم عراق فهمیده و تابع مراجع هستند. مراجع ذره‌ای روی خوش به این قضایا نشان ندادند و بیشتر فشار ناشی از مواجه با آنها را تحمل کردند. در حال حاضر نیز سدی استوار برابر انحراف هستند.[1]

 

[1] . برگرفته از: پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه(شفقنا)