searchicon

کپی شد

سیرۀ اخلاقی امام سجاد (زین العابدین) (علیه السّلام) (1)

پیشواى چهارم شیعیان، انسانى کامل، برگزیدۀ حق و در همۀ جهات اخلاقى، عبادى و علمى در اوج کمال است. او قرآن مجسم و نمونۀ کامل رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بود. در دوران حکومت اموى که ارزش هاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده و مردم به جاى مشاهده زهد، ساده زیستى، تواضع، نوع دوستى، نرم خویى و رعیت پرورى از زمامداران خود به عنوان خلیفه پیامبر (صلّی الله علیه و آله)، شاهد دنیا طلبى، اشرافیت، تجمّل گرایى، خود محورى و بزرگ بینى بودند، آن امام همام، چون خورشیدى فروزنده درخشید و وجودش مجمع همۀ فضائل و ارزش هاى فراموش شده گشت؛ چنانکه دوست و دشمن را به تحسین واداشت.[1]

او، زینت عبادت کنندگان، پیشواى زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیره اش گواه آن است که وى فرزند صالح رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است… .[2]

در این مجال برخی از جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقى آن حضرت در طول عمر با برکتشان، که حقیقتاً بهترین و کاملترین الگو برای جوامع بشری است ذکر می شود:

  1. ایمان امام سجّاد (علیه السلام): امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعای صباح عرض می کند: «یا من دَلَّ علی ذاته بذاته»؛ «ای کسی که دلیل و برهان وجود خود هستی».[3]

امام سجّاد (علیه السلام) نیز در دعای ابوحمزه ثمالی می گوید: «بک عرفتک وانت دللتنی علیک و دعوتنی الیک و لولا انت لم أدر ما انت»؛ «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی شناختم».[4] این جملات دقیقا معنای سخن امیر المؤمنین (علیه السلام) است. توضیح آنکه؛ این گونه کلمات منتهای ایمان را می رساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین می فرماید: «لو کُشِفَ لی الغِطاء ما ازددتُ یقینا»؛ «بر فرض محال، اگر ممکن بود خدا را با این چشم ظاهری دید و می دیدم، بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم، چیزی افزوده نمی شد».[5]

  1. علم امام سجّاد (علیه السلام): امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «از من بپرسید هرچه می خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می دانم».[6] حضرت سجاد (علیه السلام) نیز می فرماید: «اگر نمی ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می گفتم».
  2. عبادت امام سجاد (علیه السّلام): فزونى عبادت و نیایش امام چهارم (علیه السّلام) در پیشگاه خدا به حدى بود که آن حضرت؛ سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت.[7]

آن حضرت هنگامى که وضو مى گرفت رنگ از چهره مبارکش مى پرید. از علّت آن سؤال شد. فرمود: آیا مى دانید مى خواهم در برابر چه کسى بایستم؟![8]

  1. عفو و گذشت امام سجاد (علیه السّلام): یکی دیگر از خصلت هاى پیشواى چهارم (علیه السّلام)، عفو و گذشت و پاسخ بدى را به نیکى دادن بود. آن امام همام از این خوى برجسته خود چنین یاد مى کند: «جرعه اى ننوشیدم که نزد من محبوبتر از جرعۀ خشمى باشد که در مقام تلافى صاحب آن برنیایم»، (فرو بردن خشم براى من، گواراترین نوشیدنی ها بود!).[9]
  2. سخاوت امام سجاد (علیه السّلام): بخشش به نیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان، از جمله خصلت های ایشان بوده طوری که زندگى تعداد زیادى از خانواده هاى مستمند را تأمین مى کرده است.[10] او هر شب با انبانى انباشته از نان و خرما و …، به طور ناشناس به خانه هاى آنان مى رفت. آن حضرت تا وقتى که زنده بود، کسى نفهمید که نیازهاى آنان را چه کسى تأمین مى کند. پس از شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس على بن حسین (علیهما السّلام) بوده است.[11]

امام چهارم هیچ غذایى نمى خورد، مگر آن که همانند آن را صدقه مى داد و مى فرمود: «هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نخواهید رسید، مگر آن که از آنچه دوست مى دارید (در راه خدا) انفاق کنید[12]».[13]

روش امام زین العابدین (علیه السّلام) در انفاق و صدقه دادن این بود که قبل از آنکه صدقه را به نیازمند بدهد، آن را مى بوسید. وقتى از علّت آن سؤال شد، فرمود: من دست سؤال کننده را نمى بوسم، بلکه دست پروردگارم را بوسه مى زنم؛ چرا که صدقه پیش از آن که به دست نیازمند برسد به دست پروردگارم مى رسد.[14]

روش دیگر آن گرامى در صدقه، سرّى انجام دادن آن بود. آن بزرگوار در این باره مى فرمود: «صدقه پنهانى، (آتش) خشم پروردگار را خاموش مى کند».[15]

[1] . رفیعی، علی، تاريخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر (علیهما السّلام)، ص 17 – 21.

[2]  شافعى، محمد بن طلحه، مطالب السئول في مناقب آل الرسول‏، ص 77؛ اقتباس از تاريخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر (علیهما السّلام)، نوشته علی رفیعی.

[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، ج 84، ص 339.

[4]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 582؛ ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال، ج 1، ص 67.

[5]. ابن شاذان قمى، شاذان بن جبرئيل‏، الروضة في فضائل أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب (عليهما السلام)، ص 235؛ ابن طاوس، احمد بن موسى‏، عين العبرة في غبن العترة، ص 22.

[6]. صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليهم‏ اجمعین)، محقق / مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ج 1، ص 296.

[7] . صدوق، محمد بن على، علل الشرائع‏، ج 1، ص 233.‏

[8] . همان، ص 231.

[9] . «ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً اَحَبَّ اِلَىَّ مِنْ جُرْعَةِ غَيْظٍ لا اُكافى بِها صاحِبَها»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 109.

[10] . ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على،‏ مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، ج 4 ، ص 154‏.‏

[11] . مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 149؛ طبرسى، فضل بن حسن‏، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 262.

[12] . آل عمران، 92؛ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ».

[13] . مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، ج 4 ، ص 154.

[14] . طوسى، محمد بن الحسن‏، امالی، ص 673.

[15] . همان، ص 216؛ صدوق، محمد بن على‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ص143.