کپی شد
سیره سیاسی امام کاظم (علیه السلام)
دورانی كه امام كاظم (ع) در آن زندگی میكرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حكام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آنكه زمام حكومت را به نام علویان در دست گرفتند، با مردم و به خصوص با علویان برخورد نسبتاً ملایمی داشتند؛ اما به محض این كه در حكومت استقرار یافته و پایههای سلطه خود را مستحكم كردند و از طرف دیگر با بروز قیام های پراكندهای كه به طرفداری از علویان پدید آمد، آنها را سخت نگران كرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند امام کاظم ِ(ع) از هر فرصتی استفاده می کردند تا شیعیان را از فشارهایی که عمال حاکم بر آنها روا می داشتند نجات دهد که در این جا به یک نمونه از تلاش های امام اشاره می شود:
یکی از برخوردهای امام کاظم (ع) حركتی بود كه امام در برخورد با علی بن یقطین داشت و از وی خواست تا در دربار عباسی بماند و بكوشد تا شیعیان را از گرفتاری نجات دهد. علی بن یقطین در شمار اصحاب خاص امام كاظم (ع) بود كه در دستگاه خلافت عباسی دارای نفوذ بود. او در دوره مهدی و هارون نفوذ فراوانی داشت و از آن به نفع شیعیان بهرهبرداری میكرد. زمانی كه او از امام خواست اجازه دهد تا خدمت دستگاه خلافت را ترک کند امام از دادن چنین اجازهای خودداری كرده و فرمود: این كار را نكن كه ما به تو در آنجا انس گرفتهایم و تو مایه عزت برادرانت (شیعه) هستی و شاید خدا به وسیله تو شكستی از دوستانش را جبران نموده و توطئههای مخالفان را درباره آنها بشكند. ای علی! كفاره گناهان شما همانا نیكی به برادرانتان است. در روایت دیگری آمده است كه امام در جواب او چنین فرمود: تو را چارهای جز ادامه كارت نیست، از خدا بترس.
و در نقل دیگری آمده كه وقتی امام به عراق آمد، علی بن یقطین از این كه امام را در چنین حالی میبیند اظهار تأسف كرد. امام به او فرمود: ای علی بن یقطین! خدا را دوستانی در صفوف ستمكاران هست كه به وسیله آنها از دوستانش دفع شرّ میكنند و تو از آنها هستی.[1]