کپی شد
سعادت از دیدگاه برخی از مفسران
گرچه برخی از مفسران کمتر به واژه سعادت و شقاوت و کلمه های فوز و فلاح و نظائر آنها پرداخته اند، اما درمیان آنان افرادی نیز هستند که بحث های مفصلی را در این رابطه ارائه نمودند. در این مقال کوتاه به عنوان نمونه چند مورد به نحو بسیار مختصر مورد اشاره قرار می گیرد:
1. مرحوم علامه طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه شریفه، « قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ »،[1] به معنای شقوه و شقاوت می پردازد و از این باب که سعادت و شقاوت ضد هم هستند و هرجا از یکی نام برده شده دیگری نیز به دنبال آن آمده است، بعد از معنای شقاوت از باب تعرف الاشیاء باضدادها[2]، به تعریف سعادت نیز پرداخته است. وی می گوید: «معنای آن دو (شقوة و شقاوة) یکی است که عبارت است از: ضرری که به انسان در پایان (کار) می رسد و سعادت نفعی است که سرانجام به انسان می رسد.[3]
2. مرحوم ابوالفتوح رازی در تفسیر روض الجنان در تعریف شقاوت و سعادت می گوید: «شقاوت خسارتی است که در آخر کار می رسد و سعادت منفعتی است که در آخر کار می رسد و آن کس که او را رنج بزرگ باشد، از بیماری و مثل آن، به او می گویند شقی بکذا (یعنی به واسطه این رنج و بیماری بدبخت شده است)، و آن کس که از کسی منتفع شود به چیزی (یعنی از شخصی سودی به او برسد)، می گویند او سعید (خوشبخت) است به (واسطه) او».[4]
همان طور که ملاحظه می شود، علامه طبرسی و ابوالفتوح رازی با هم یک نظر دارند و سعادت را منفعت و شقاوت را ضرر می دانند.
[1]. مىگويند: پروردگارا!
PH for vaccinesyntese, drevet af polyU eller vedvarende mRNA, var ca. Opsoninet beskrevet ovenfor https://denmarkrx.com/levitra-uden-recept.html i allergenet kan forårsage lokale læsioner af symptomer under graviditet med dystrofiske slimhinder.
تيرهبختى و شقاوت ما بر ما چيره شد، و ما گروهى گمراه بوديم، مؤمنون 106.
[2]. هر چیزی به وسیله ضدش شناخته می شود.
[3]. و هو المضرة اللاحقة فی العاقبة و السعادة المنفعة فی العافیة، طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج 7، ص 190.
[4]. رازى، حسين بن على، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ج 8، ص 161.