searchicon

کپی شد

سرنوشت غیر شیعه در قیامت

برای تبیین موضوع توجه به چند نکته لازم است:

1. تفاوت غیر از تبعیض است؛ و آن چه با عدالت ناسازگار است تبعیض است نه تفاوت.[1]

2. اصل وجود تفاوت لازمۀ وجودی جهان خلقت به ویژه خلقت جهان مادی است.

برای توضیح این مطلب چند نکته را متذکر می شویم:

الف. خلقت موجودات لازم و ضروری است؛ زیرا اگر خلقت موجودات لازم و ضروری نباشد و خداوند هیچ موجودی را خلق نکند، باید بپذیریم که خداوند دارای ظهور و بروز نباشد و در خفای مطلق و همیشگی بماند، و این  منافات با تجلی ذاتی و فیض بخشی همیشگی خداوند دارد. به علاوه، مستلزم این است که هیچ خیری در جهان محقق نشود.

بنابراین، خلقت موجودات لازم و ضروری است و مناسب با اقتضای ذاتی حضرت حق است.

ب. ظهور و تجلی ذات خداوند مستلزم تفاوت در میان مخلوقات است؛ دلیل این مطلب نیز روشن است؛ چون مخلوقات بر اساس قاعده علیت و سنخیت بین علت و معلول و با رعایت مراتب از ذات باری تعالی تجلی و ظهور می یابند.

3. هر موجودی در حد خود کامل است و ابزار لازم برای رسیدن به کمال را دارد.

4. هر موجودی که از امتیازات بیشتری برخوردار است، در مقابل مسئولیت بیشتری دارد و هر موجودی که دارای امتیاز کمتری است مسئولیت کمتری دارد؛ گواه این مطلب از یک سو روایات فراوانی است که بیان می کند خداوند در قیامت از انسان جاهل هفتاد گناه را چشم پوشی می کند، ولی از عالم یک گناه را نمی بخشد.[2] از سوی دیگر، آیات و روایاتی که بیان می دارد انبیا و اولیا با کوچک ترین کوتاهی و تقصیر مجازات می شوند؛ اعمالی که نسبت انسان های عادی گناه و معصیت محسوب نمی شود برای آنها بزرگ ترین معصیت محسوب می شود.[3]

بنابراین، چه بسا انسان هایی که در محیط دور از اسلام زندگی می کنند با اعمال اندک خود به درجات بالایی برسند، ولی انسان هایی که در محیط شیعی زندگی می کنند برای رسیدن به آن درجات باید اعمال و تلاش بیشتری داشته باشند.

در نتیجه این فرض که در قیامت عده ای از انسان ها از خدا طلبکار هستند، جز خیال پردازی چیز دیگری نیست؛ و گرنه باید بگوییم همه انسان ها بلکه همۀ موجودات (به جز انسان های کامل؛ مانند پیامبران و ائمه) از خدا ناراضی و طلب کار باشند.

گواه بر این که هیچ انسانی در قیامت از خداوند طلب کار نیست؛ این است که  قرآن وقتی حالات قیامت را بیان می کند، از شدت حسرت عده ای خبر می دهد،[4] حسرت و اندوه مربوط به جایی است که انسان در اثر کوتاهی و بی توجهی نعمتی را از دست بدهد.

چنان که در آن روز کافران آرزو می کنند که ای کاش خاک بودند.[5] یعنی اگر خاک بودند چون امکانات کمتری داشتند مسئولیت کمتری داشتند.

5. نکته دیگری که باید توجه داشت این است که بر حق بودن غیر از بهشت رفتن است؛ ممکن است افرادی از نظر اعتقاد و شناسنامه ای بر حق باشند، ولی در اثر اعمال بد و رسوخ نداشتن اعتقاد در اعماق قلبشان، اهل دوزخ باشند؛ چنان که ممکن است عده ای هر چند به اعتقاد صحیح دست نیافته اند، ولی در اثر حفظ پاکی فطری وارد بهشت گردند.

برای اطلاع بیشتر به پاسخ 323 (سایت اسلام کوئست: 1751) (قاصرین و نجات از جهنم) و 47 (سایت اسلام کوئست: 283) (جهنم و غیر مسلمان).


[1] برای اطلاع بیشتر به پاسخ 205 (سایت اسلام کوئست: 1198) (فلسفۀ وخودی اختلاف و تفاوت انسان ها) مراجعه کنید.

[2] الكافي، ج 1، ص 47. “حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ”.

[3] برای اطلاع بیشتر به پاسخ 129 (سایت اسلام کوئست: 1029) (عصمت انبیا در قرآن) مراجعه شود.

[4] زمر،56. “أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ في‏ جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرينَ”.

[5] النبأ،40. “يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني‏ كُنْتُ تُراباً”.