کپی شد
سخنان زهیر در باره امام حسین(علیه السلام) و دفاع از حضرتشان
زهیر شخص سخنوری بود و در موقعیتهای مختلف؛ سخنانی حماسی از او گزارش شده است که به برخی اشاره میشود:
- «اى پسر پيامبر كه خداوند تو را قرين هدايت بدارد، گفتارت را شنيديم، به خدا حتی اگر دنيا براى ما باقى بود و در آن جاويد میماندیم، اما پشتيبانى از تو موجب جدايى ما از دنيا بود؛ باز هم قيام با تو را بر حضور در چنین دنیای جاویدی؛ ترجیح میداديم».[1]
- «… عزرة بن قيس گفت: اى زهير! تو در نزد ما از [پيروان] خاندان پيامبر نبودهاى، تو عثمانى بودى [چه شد كه به حسين پیوستی؟]. زهير گفت: آیا اینکه اکنون در کنار حسینم برایت کافی نیست که بدانی من پیرو این خاندانم؟! سوگند به خدا من هرگز نامهای براى حسين ننوشته و فرستادهاى را به سويش نفرستاده و به او وعده يارى ندادم [ولى شما نامه نوشتيد و …]، امّا مسير راه، من و او را به هم رسانيد. وقتى حسين را ديدم، به ياد پیامبر و جایگاه حسين نزد او افتادم، و فهميدم او به طرف دشمنانش؛ يعنى شماها میآيد؛ لذا تصمیم گرفتم که او را يارى کنم، و میخواهم جانم را پاى جان او قرار دهم، تا بدين وسيله، حق خدا و رسولش را كه شما ضايع كردهايد، مراعات كردهباشم».[2]
این نقل، مستند ارزشمندی است که نشانگر فطرت پاک زهیر بوده و نیز دلیل پیوستن او به امام (علیه السلام) را تبیین میکند.
- در زیارت ناحيه مقدسه نیز پس از سلام به زهیر، گفتاری از او خطاب به امام، چنین نقل شدهاست: «سلام بر زهیر بن قین بجلی که به حسین(علیه السلام) پس از اینکه به او اجازه ترک میدان داد، چنین گفت: سوگند به خداوند که تو را ترک نمیکنم. آیا پسر رسول خدا را ترک کنم در حالی که او اسیر در دست دشمنان است و من نجات یابم. هرگز چنین چیزی واقع نخواهد شد».[3]
- امام در روز عاشورا زهیر را فرمانده سمت راست سپاه قرار داد[4] و حتی نقل شده که هنگام اقامه نماز در روز عاشورا، او نیز در کنار سعید بن عبدالله به محافظت از امام و نگهبانی برخاست.[5]
در نهایت زهیر پس از جنگ مردانهای، در کربلا شهید شد.[6] امام حسین(ع) در کنار پیکرش چنین گفت: «ای زهیر! خداوند تو را از رحمتش دور نگرداند و قاتلانت را لعنت کند، شبیه آن لعنتی که مسخشدگان به شکل بوزینهگان و خوکان را فرا گرفت».[7]
[1]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبوالفضل، ج 5، ص 404.
[2]. همان، ص 417.
[3]. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال، ج 2، ص 576.
[4]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 100.
[5]. ابن نما حلى، جعفر بن محمد، مثير الأحزان، ص 65.
[6]. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، محقق، مامقانى، محىالدين، ج 28، ص 321.
[7]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 45، ص 26.
مباحث مرتبط: 
سخنوری زهیر، سخنور بودن زهیر، سخنان حماسی زهیر، قاتلان زهیرفرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید