Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

سجده به غیر خدا

بندگی غیر خدا، ناپسند و ممنوع بوده و در پی آن، سجده نیز اگر نشانی از پرستش غیر خدا به شمار آید، مجاز نمی باشد، اما اگر همین سجده، به فرمان خداوند و جهت اجابت دعوتش، در مقابل انسانی و برای احترام به او  انجام  پذیرد، چنین سجده ای نه تنها حرام نیست، بلکه نوعی عبودیت و بندگی پروردگار نیز به شمار خواهد آمد، همان گونه که تمام فرشتگان؛ غیر از ابلیس چنین سجده ای را به جا آوردند.

در این جا شبهه ای به وجود می آید که خداوند از یک طرف سجده بر غیر خدا را ممنوع نموده، و از طرفی دیگر دستور صادر می نماید که همان سجده ممنوعه، انجام پذیرد و این دو ظاهراً با هم متناقض اند، امّا اگر با دقّت به آن نگاه کنیم می بینیم که هیچ تناقضی بین آن دو وجود ندارد!

به عنوان مثال، اگر پدری یک بار به فرزندش بگوید که از وسیلۀ نقلیۀ من جهت تفریحات ناسالم استفاده نکن! و بار دیگر از او درخواست نماید که با همان وسیلۀ نقلیه، مهمانی را به منزلش بازگرداند، آیا می توان این دو گفتار او را متناقض ارزیابی نمود؟! در این دو گفتار پدر، هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ چرا که شرایط هشت گانه تناقض در آن کامل نیست؛ بنابراین، اگر آن فرزند به درخواست دوم پدرش پاسخ مثبت نداده و خواهش اول او را بهانۀ نافرمانی خود قرار دهد، از نگاه مردم با انصاف، این بهانۀ او پذیرفتنی نخواهد بود.

به همین ترتیب اگر خداوند، یک بار اعلام نماید که سجده ای که نشانه ای از پرستش باشد، بر غیر من مجاز نیست و بار دیگر امر نماید که جهت احترام و نه پرستش، به آدم سجده نمایید، نباید آن دو را با هم متناقض پنداشت، بلکه نافرمانی از دستور او را باید نوعی سرکشی تلقی نمود؛ از این رو، ابلیس با سرپیچی از این فرمان، از دایرۀ بندگی پروردگار خارج شد.

تمام آنچه گفته شد، با فرض آن است که خداوند قبل از امر ملائکه به سجود؛ سجده بر غیر خود را تحریم نموده باشد، اما گفتنی است که چنین تحریمی از قبل وجود نداشته و در ادیان گذشته نیز سجده بر غیر خدا ممنوع شمرده نمی شد، چون نشانی از احترام بود و نه پرستش!

بر همین اساس، سجده پدر و برادران یوسف در مقابل او نیز امری ناپسند به شمار نمی آمد،[1] به همین دلیل است که در قرآن، با آن که آیات بسیاری در ارتباط با سجده بر خداوند وجود دارد،[2] اما در هیچ آیه ای مشاهده نمی شود که سجده بر غیر خداوند را به صورت مطلق، ممنوع نماید، حتی اگر تنها برای احترام باشد. آیاتی که به نوعی ناظر بر ممنوعیت سجده بر غیر خدا است، منحصر در مواردی است که مانند سجده بر ماه و خورشید، شائبۀ پرستش آنان را به دنبال داشته باشد.[3] البته بعدها و در زمان ظهور اسلام، به دلیل این که سجده به تدریج از حالت احترام خارج شده و  به عنوان نمادی از پرستش درآمده بود، پیشوایان دینی و امامان معصوم (ع)، پیروان خود را از هرگونه سجده ای بر غیر خداوند باز می داشتند.[4]



[1]. یوسف، 100، “و خروا له سجدا”.

[2]. انسان، 26؛ نجم، 62؛ علق، 19 و … .

[3]. فصلت، 37، “لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون”.

[4]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 14، ص 407 و 408، ح 19474، موسسه آل البیت، قم، 1409 ق.