searchicon

کپی شد

زینت کردن به هنگام رفتن به مسجد

از جمله آداب مسجد، زینت کردن به هنگام داخل شدن در مسجد است. در این زمینه قرآن کریم می فرماید: «ای فرزندان آدم، هنگام داخل شدن به مسجد، زینت خویش را به همراه داشته باشید …».[1]

در این آیه شریفه دو کلمه «زینت» و «مسجد» میان مفسّران مورد بحث و گفت ­و گو واقع شده است. در مورد لفظ مسجد احتمال می رود که مراد از آن «سجده» و در حقیقت «نماز» باشد؛ زیرا سجده به عنوان مهم­ترین جزء نماز است و انسان به هنگام سجده از هر حالت دیگری به خداوند متعال نزدیک­تر است؛ بنابراین معنای آیه شریفه آن است که انسان نمازگزار شایسته است به هنگام راز و نیاز با معبود، خود را زینت نماید.

احتمال دیگر آن است که مراد از «مسجد»، خانه خدا باشد و این احتمال قوی ­تر و روشن ­تر به نظر می رسد و اگر برخی روایات وارده از ائمّه هدی (ع) در ذیل این آیه شریفه، گویای آن است که مراد از کلمه مسجد، نماز است، در حقیقت از آن رو است که معمولاً کسی که به مسجد می رود، قصد او بجا آوردن نماز است. به عبارت دیگر، از آن جا که مسلمانان بر اساس سنّت پیامبر (ص)، معمولا نماز را در مسجد بپا می دارند؛ میان این­که گفته شود: «به هنگام ورود به مسجد زینت نمایید»، با این­که گفته شود: «به هنگام نماز زینت کنید»، فرقی وجود ندارد.

علاّمه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه شریفه می ­گوید: «مراد از به همراه داشتن زینت در تمام مساجد، آن است که انسان به هنگام حضور در مسجد، زینت ­های نیکو و پسندیده را به همراه داشته باشد. البتّه این کار طبعاً برای نماز و طواف و سایر کارهایی که جنبه یاد خدا دارد، می ­باشد. پس فرمان خداوند به «زینت کردن» در هنگام ورود به مساجد، در حقیقت به معنای مطلوب بودن زینت برای نماز و دیگر عبادات مشابه می باشد و شامل زینت کردن در نمازهای عید و جماعات یومیّه و سایر عبادات نیز می شود».[2]

اما زینت به چیزی گفته می شود که انسان، خود را به وسیله آن آراسته می ­کند و شامل هر چیز زیبا و پسندیده ای می ­شود. بنابراین آیه شریفه بیانگر آن است که خداوند متعال دوست دارد بندگان او آراسته و مرتّب به خانه وی داخل شوند. رعایت ادب بندگی نیز همین را می ­طلبد. همچنان که انسان به هنگام ملاقات با افرادی که از جهتی دارای برجستگی و امتیاز هستند سعی می ­کند تا آن­جا که ممکن است با وضعیّتی نیکو و پسندیده، آنان را ملاقات نماید، در مقام ورود و جلوس به خانه ربّ الارباب و معبود خویش نیز بایستی به مراتب آراسته و مزیّن باشد.

نکته مهم ­تری که در این­جا قابل طرح می باشد، این است که بی شکّ مراد از زینت، تنها آراسته بودن به امور ظاهری نیست و نمی توان گفت کسی که خود را به زیورهای گوناگون همچون لباس تمیز و نیکو و بوی خوش و مانند اینها آراسته است، اما با انگیزه ریا و خودنمایی یا دیگر اغراض فاسد به خانه حقّ تعالی رفت و آمد می کند، به این آیه شریفه و فرمان الهی عمل نموده است. چرا که زینت کردن برای هر مجلس و محفلی باید همگون و متناسب با صاحب آن محفل و مجلس باشد و اگر مسجد، خانه حقّ تعالی و صاحب مجلس نیز او است، چگونه ممکن است خداوند متعال انسان ریاکار و یا کسی را که دارای دیگر اغراض باطل است، به حضور پذیرفته و وی را مورد لطف و توجّه خاصّ خویش قرار دهد؟

بنابراین مراد از «زینت»، تنها امور ظاهری و مادّی نیست؛ بلکه آراسته شدن به زیور فضایل معنوی؛ مانند اخلاص و یاد خداوند و حقیقت بندگی نیز از مصادیق مهّم زینت در مسجد است. موارد استعمال لفظ «زینت» در کلام عرب نیز این معنا را تأیید می کند.

امیر المؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: «عفاف مایه زینت فقر و ناداری و شکر نمودن باعث زینت توانگری و ثروت است».[3]

با این­که عفّت و شکر، هر دو از امور معنوی هستند؛ ولی از آن دو به عنوان زینت یاد شده است. علاوه بر این، اولیای دین، ما را به آراسته شدن به زیور فضایل معنوی در هنگام ورود به مسجد فرمان داده اند. امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «خداوند عزّوجلّ به عیسی بن مریم (ع) وحی فرمود که به بنی اسرائیل بگو: جز با دل­های پاکیزه و دیدگان خاشع و دوستان پاک به هیچ یک از خانه ­های من وارد نشوید …».[4]

پس می ­توان گفت آنچه که باعث زینت حقیقی برای ورود به خانه حقّ تعالی است، در این حدیث شریف ذکر شده است. سه عضو اصلی بدن که منشأ اثر در کلیّه اعمال و رفتار انسان است، بایستی مزیّن باشند. قلب انسان مسجدی، بایستی آراسته به طهارت و پاکی بوده و از شرک و ریا و اعتقادات نادرست، به دور باشد. دیدگانش به زینت خشوع در مقابل حقّ تعالی آراسته و از خیانت، مبرّا باشد و دستان او نیز پاک و از حرام و شبهه اجتناب نماید.


[1]. اعراف 31.

[2]. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 79.

[3]. نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين،‏  (للصبحي صالح)، محقق و مصحح: فيض الإسلام‏، علی نقی، ص 479، حکمت 68.‏

[4]. مجلسى، محمد باقر‏، بحار الأنوار، محقق و مصحح: جمعى از محققان، ج 81، ص 1. ‏