کپی شد
زیادیه (صفریه)
زیادیه یا صفریه پيروان زياد بن عبد الرحمن بودند كه از خوارج «ثعلبيه» به شمار مىرفتند و شيبان بن سلمه خارجى را تكفير كردند.
و الزِّيَاديَّةُ من الخوارِج: فِرقة، نُسِبوا إِلى زِيادِ بن الأَصفَر، و يقال لهم: الصُّفْريّة أَيضاً. [1]
صفریه به ضم صاد و كسر را، گروهى از «حروريه» و خوارج، منسوب به عبد اللّه بن صفّار، و يا به رئيس خود، زياد بن اصفرند و يا منسوب به صفره (رنگ زرد) هستند.
بعضى اين اسم را به كسر صاد گرفته و اين نسبت را به علّت بىدينى ايشان دانستهاند.
اصمعى می گويد: مردى از «صفريه» با رفيقش در زندان مخاصمه مىكرد و به وى گفت: «انت و اللّه صفر من الدين» به خدا سوگند تو از دين هيچ ندارى.
به قول عبد القاهر بغدادى: اينان از پيروان زياد بن اصفرند و گفتارشان چون ازارقه است و گناهكاران را مشرک می دانند و در كشتن كودكان و زنان مخالف خود همداستان نيستند.
گروهى از «صفريه» می پنداشتند: گناهانى را كه در شرع براى آنها حدى معين شده مرتكب آنها را جز به موضوع آن گناه مانند: زانى، قاذف و سارق نمىتوان ناميد و آنان را مشرک نتوان شمرد و هر گناهى كه در شرع برايش حدى معين نشده كفر است … .
گروهى از «صفريه» با بيهسيه هم داستان شده و گفتند تا گناهكار را نزد قاضى نبرند و او را حد نزنند حكم به كفر او نتوان داد.
پس «صفريه» بر سر سه دسته شدند:
دستهاى مانند «ازارقه» هر گناهكارى را مشرک می دانند.
گروهى گفتند: نام كفر بر هر گناهكارى كه گناه او را حد شرعى نمىباشد اطلاق مىشود و آنكس را که براى ارتكاب گناه حد می خورد از ايمان بيرون است ولى كافر نيست.
عدّهاى گفتند: نام كفر بر گناهكارى كه او را قاضى «حد» زند اطلاق مىشود.[2]
[1]. حسينى واسطى، سيد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج4، ص 487، ناشر، دار الفكر، بيروت چاپ: اول، 1414 ق.
[2]. شهرستانى، الملل و النحل، ناشر، ج1، ص 159، الشريف الرضي، قم، چاپ سوم، 1364 ش؛ مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص303- 302، ناشر، آستان قدس رضوى، مشهد چاپ دوم، 1372 ش