کپی شد
زکات مستحبی
زکات در چند چیز مستحب است، که به دو مورد از آن اشاره می شود:
1. اسب مادیان (ماده) که پرداخت زکات آن این گونه است:
زكات هر اسب مادیان در سال دو دینار طلا است و اگر پدر و مادرش هر دو اصيل نباشند يك دینار است.
این موضوع در کتب روایی و فقهی بیان شده است[1]، زکات اسب مادیان مستحب است؛ همان طور که در حدیثی امام علی (ع) برای زکات هر اسب مادیان نصاب دو دینار قرار داد.[2]
این که امام علی (ع) برای اسب زکات قرار داده اند می تواند از باب حکم حکومتی باشد که مخصوص زمان ایشان است[3]، این احتمال با عدم بیان وجوب زکات بر اسب توسط امامان متأخر می تواند تأیید شود.
2. برخی دیگر از اشیاء:
الف: هر چيزی كه از زمين برويد و به كيل و وزن در آيد؛ مثل برنج، نخود، عدس، ماش و مانند آن و نصاب آن به طريق نصاب گندم و جو و خرما و مويز است، امّا زکات سبزی ها و خربزه و خيار و مانند آن، مستحب نيست.
ب: املاكی مانند باغ و كاروانسرا و دكان و مانند آنها كه غرض از آن طلب نماء و كرايه دادن آن باشد.[4] و هم چنین زکات مال التجارة که برخی از فقهاء قائل به استحباب آن هستند.[5]
درباره این موارد، روایاتی هم وجود دارد که مثلاً بر استحباب زکات در هر چیزی که از زمین بروید و قابل کیل و وزن باشد، دلالت دارد، مگر در سبزیجات و مانند آن.[6]
[1]. حلّى، حسن بن يوسف، تذکرة الفقهاء، ج 5، ص 231 و 232، چاپ اول، مؤسسه آل البيت (ع)، قم. مانند این روایت:«زرارة قال للصادق (ع): هل في البغال شيء؟ قال: «لا» فقلت: فكيف صار على الخيل و لم يصر على البغال؟ فقال: «لأنّ البغال لا تلقح، و الخيل الإناث ينتجن، و ليس على الخيل الذكور شيء» قال، قلت: هل على الفرس و البعير يكون للرجل يركبها شيء؟ فقال: «لا، ليس على ما يعلف شيء، إنّما الصدقة على السائمة المرسلة في مرجها عامها الذي يقتنيها فيه الرجل، فأمّا ما سوى ذلك فليس فيه شيء» كلينى، ابو جعفر محمد بن يعقوب، الکافی، ج3، ص 530، چاپ چهارم، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407،ق.
[2]. کلینی، کافی، ج3، ص 530:«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ عَنْهُمَا جَمِيعاً (ع) قَالا وَضَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) عَلَى الْخَيْلِ الْعِتَاقِ الرَّاعِيَةِ فِي كُلِّ فَرَسٍ فِي كُلِّ عَامٍ دِينَارَيْنِ وَ جَعَلَ عَلَى الْبَرَاذِينِ دِينَاراً».
[3]. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان،
[4]. همان؛ محقق حلّي، نجم الدين جعفر بن حسن، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 130، چاپ دوم، مؤسسه إسماعيليان، قم، ، 1408، ق؛ خوئی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحين، ج1، ص 29، چاپ 28، نشر مدينة العلم، قم، 1410.
[5]. توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 107، م 1853؛ الغایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 199؛ شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 130.
[6]. ر.ک: حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 9، ص 61 – 64، چاپ اول، مؤسسه آل البيت (ع)، قم، 1409، ق: مانند این روایت:« كُلُّ مَا كِيلَ بِالصَّاعِ فَبَلَغَ الْأَوْسَاقَ فَعَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ قَالَ جَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الصَّدَقَةَ فِي كُلِّ شَيْءٍ أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا كَانَ فِي الْخُضَرِ وَ الْبُقُولِ وَ كُلَّ شَيْءٍ يَفْسُدُ مِنْ يَوْمِه».