کپی شد
زندگی نامه شیخ کلینی
ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی، معروف به «شیخ کلینی» (متوفای ۳۲۸ ق) از بزرگان شیعه ایرانی و از بزرگ ترین محدثان شیعه است. او در عهد امامت امام حسن عسکری (علیه السلام) در دهی به نام کلین، در ۳۸ کیلومتری شهر ری و در خانه ای سرشار از عشق به اهل بیت (علیهم السلام) چشم به جهان گشود. وی که در زمان غیبت صغرا و در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری می زیسته، برای فراگیری حدیث راهی قم شد. ورود کلینی به قم، مقارن با حاکمیت سیاسی و دینی مردان با فضیلت و با تقوایی بود که از حدیث گویان مشهور زمان خود به شمار می رفتند. در قله این هرم، احمد بن محمد بن عیسی و علی بن ابراهیم قمی قرار داشتند که تقوا، فضل و عشق آنها به اهل بیت (علیهم السلام) بر کسی پوشیده نیست. کلینی، بعد از استفاده از دریای بیکران معارف اهل بیت (علیهم السلام) در قم، برای یافتن روایات و احادیث ناشنیده، آن جا را به قصد بلاد دیگری ترک کرد. او روستاها و شهرهای زیادی را پشت سر نهاد و هر جا محدث یا راوی حدیثی می یافت که حدیثی از اهل بیت (علیهم السلام) را نزد خویش داشت، در مقابلش زانوی ادب می زد و پس از مدتی، باز کوله بار عشق و صفایش را بر دوش می گرفت و راهی دیاری دیگر می شد. کلینی پس از کسب فیض از ده ها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف، سرانجام به بغداد رسید. مدت مسافرت کلینی به درستی معلوم نیست.
وی پس از کسب علم و حدیث، از اساتید و محدثان مورد افتخار شیعیان قرار گرفت و نخستین کسی بود که به لقب «ثقة الاسلام» شهرت یافت.
کلینی نام آورترین شخصیت عصر خود بود که اوج تلاش محدثان و عالمان بزرگ حتی در عصر چهار نایب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده است. در این عصر به دلیل محدودیت ها و ممنوعیت های اجتماعی این بزرگان، مسئولیت فرهنگی و علمی تشیع بر دوش کلینی بوده است.
عظمت و بزرگی کلینی در میان اهل سنت به قدری است که ابن اثیر ضمن نقل این روایت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) که می فرماید: «خداوند در آغاز هر قرن، شخصی را برمی انگیزد که دین او را زنده نگه دارد»، می گوید: «احیا کننده مذهب شیعه، در آغاز قرن اول، محمد بن علی؛ امام باقر (علیه السلام)، در ابتدای قرن دوم، علی بن موسی؛ امام رضا (علیه السلام) و در ابتدای قرن سوم، ابو جعفر محمد بن یعقوب رازی بوده است». به جرأت می توان گفت: کلینی نام آورترین و بلند آوازه ترین اندیشمند عصر خود بود.[1]
[1]. مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، موسوعة طبقات الفقهاء، تحقیق: گروه علمی زير نظر سبحانی تبریزی، جعفر، ج ۴، ص 478.