کپی شد
زراره بن اعین شیبانی
او از موالی و راویان و شاگردان امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بوده و به سال 150 قمری، درگذشته و دو سال از امامت امام کاظم (علیه السلام) را نیز درک کرده است.
با توجه به وسعت ابعاد شخصیتی زراره، مناسب است که در بیان مقام و منزلت او به احادیثی از ائمه هدی بسنده کنیم.
در بیان شأن والای زراره همین بس که امام صادق (علیه السلام) فرمود: اوتاد روی زمین و استوانه های دین چهار نفرند: محمد بن مسلم، برید بن معاویه، لیث بن بختری، زراره بن اعین.[1]
و نیز آن امام در مقام تجلیل و تمجید از زراره فرمود: ای زراره! نام تو در میان نامهای بهشتیان بدون الف ضبط است.
زراره عرض کرد: آری، فدایت گردم! نام اصلی من عبد ربّه است و زراره لقب من است.[2]
آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: اگر زراره نبود، به گمانم تمام احادیث و آثار پدرم از بین میرفت.[3]
روزی امام خطاب به فیض بن مختار جعفی کوفی فرمود: اگر میخواهی به احادیث و علوم ما برسی، بر تو باد این مرد. آنگاه اشاره به زراره کرد.[4]
امام رضا (ع) میفرماید: آیا کسی همانند زراره در دفاع از حق، سختکوش و محکمتر بوده است؟![5]
این احادیث و امثال آنها در معرفی زراره و بیان فضیلت ها و منزلت های او نزد اهل بیت از بیان هر سخنور ماهر و کلام هر نویسنده زبردستی مفیدتر است.
زراره تنها فقیه نبوده، بلکه جامع انواع فضائل و کمالات بوده است. ابن ندیم در این باره مینویسد: زراره از بزرگترین رجال شیعه از نظر فقاهت، علم الحدیث، دانش کلام و ایدئولوژی بوده است.
نجاشی مینویسد: زراره شیخ اصحاب ما امامیه در عصر خود و جلوتر از همه بوده است. او مردی قاری، فقیه، متکلم، شاعر و ادیب بوده که همه فضائل دین و دانش در او جمع بوده است.
از ابوغالب زراری حکایت شده است که: زراره زیبا روی، تنومند و سفید پوست بود و هر وقت به قصد نماز جمعه بیرون میآمد، یک عرقچین مشکی بر سر مینهاد و در پیشانیاش میان دو چشم آثار سجده مشاهد میشد و عصائی هم به دست میگرفت. مردم از دو طرف صف میکشیدند و محو تماشای زیبائی و شکوه او میشدند. گاهی هم زراره از کثرت جمعیت تماشاچی مجبور به بازگشت میشد.
زراره سخت بحاث و اهل مناظره بود و احدی نمیتوانست با او درگیر بحث شود و در برابر حجت و منطق و استدلال او مقاومت کند؛ ولی در اواخر به علت اشتغال به عبادت از بحث های کلامی بازماند و به هر حال متکلمان شیعی همگی شاگرد او هستند.
پس اگر چه زراره در غالب علوم و فنون عصر خویش مهارت داشته لیکن شهرت او بیشتر در علم الفقه است و هر کس در دریای فقه غوطه بخورد، خواهد دید که زراره چقدر در این دانش بهره داشته، و حتی هیچ بابی از ابواب فقهی خالی از یک یا چند حدیث از زراره نیست.
زراره یکی از اصحاب اجماع امام باقر (علیه السلام) است که فقها در صحت روایتش و در اقرار بر فقاهتش متفق القولند و دور نیست که زراره فقیهترین آنان باشد.
زراره به داشتن فضل و دانش و تقرب نزد اهل بیت معروف بود و همین، بزرگترین گناه او نزد دشمنانش محسوب میگشت و همیشه از این نظر مورد تهدید قرار میگرفت؛ از این رو امام گاهی پشت سر زراره بد میگفت تا شاید بدین وسیله برخی خطرات را از او دفع نماید.
از این رو احادیثی که در طعن او وارد است، در همین زمینه بوده و خود امام صادق (علیه السلام) طی حدیثی طولانی پرده از این راز کنار زده و فرموده است: من گاهی حرفهای بد درباره تو میزنم و بر تو عیب میگیرم، شاید بدین وسیله خطری را از تو دفع کرده باشم؛ چون دشمنان ما کسانی را که دوست ما هستند و نزد ما منزلت دارند، آزار و اذیت میکنند – تا اینکه فرمود: – پس گاهی ما تو را خدشهدار میسازیم تا دشمنان ما از تو خوششان بیاید و بدین وسیله شر و آسیب آنها را از تو بر طرف میکنیم.[6]
[1]. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص 238.
[2]. همان، ص 133.
[3]. مفید، الاختصاص، ص 66.
[4]. رجال الکشی، ص 135؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 2، ص 246.
[5]. رجال الكشی، ص 126.
[6]. همان، 138.