کپی شد
روحیه دینستیزانه الحاد معاصر
داوکینز پرتلاشترین و از سوی دیگر جنجالیترین عنصری است که در جریان الحاد مدرن وارد میدان شدهاست. همچنین کسان دیگری که در این زمینه حرفهایی داشتهاند سعی کردهاند مباحث مهم وی را مورد اشاره قرار دهند. روشن است که جریان الحاد به طور کلی، تبیین طبیعی دارد و این خصلت الحاد مدرن هم نیست، بلکه چند شدهاست که تبیینهای طبیعی از دین همانند تبیین روانشناسی، جامعه شناختی شکل گرفتهاست، اما تبیینی که در الحاد جدید، صورتپردازی شده خصوصیات خاصی دارد که علاوه بر تبیین طبیعی، نوع تبیین آنها هم بسیار زاویهدار با بقیه تبیینها است.
با روحیه دینستیزانهای که این جریان دارد طبیعی است که آن سنخ از تبیینهای تکاملی قانع کننده نیست در نتیجه داوکینز به این سمت رفته که دین را نوعی کجروی و به عنوان انگل فرهنگی معرفی میکند. وی به برخی از امور سازشی اشاره میکند و میگوید دین حاصل انحراف از این امور است. از جمله اموری که وی برمیشمرد شامل دوگانهانگاری است. وی میگوید: ما ذاتاً این خصلت را داریم و از وقتی توان اندیشه پیدا میکنیم معتقدیم که جسم و روح ما جنبه دوگانه دارد و همین امر باعث اعتقاد به مواردی همانند خدا، جهان آخرت، اجنه، شیاطین میشود.
مسئله دیگری که وی به عنوان عامل دینداری به آن اشاره میکند غایت باوریِ فطری انسان است. داوکینز میگوید: این امر در میان کودکان بسیار پررنگتر است که برای هر چیزی غایتی قائل هستند. وی میگوید: غایت باوری، در زندگی انسان کارکردهایی دارد، اما یکی از نتایج انحرافی که در طول تاریخ از آن گرفته شده، این است که وجود جهان، نشان دهنده موجود ذیشعوری به نام خداوند است که آن را طراحی کرده است و در نتیجه منجر به دینداری در میان افراد میشود.[1]
[1]. شاکرین-سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.