Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

رعایت سادگی در بنای مسجد

بسیاری از مسائل مربوط به کیفیّت ساختمان و بنای مسجد به شرایط زمان و مکان بستگی دارد؛ اما با این وجود، نکات و اصولی نیز از آموزه‌های دینی در این زمینه وارد شده است که بایستی هنگام ساختن مسجد مورد توجه سازندگان آن قرار گیرد.

از جمله نکاتی که باید در امر ساخت مسجد به آن توجه شود، بحث رعایت سادگی در بنای مسجد است. در این زمینه باید گفت اگر کسی ادعا کند که از مجموع روایاتی که در باره مسجد از پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) صادر شده، استفاده می شود که بنای شارع مقدس برآن است که این مکان در عین شکوه معنوی و عظمت و قداست خاص خویش، از نظر ظاهری، ساده و از پیرایش­های مادّی به دور باشد، سخن گزافی نگفته است.

به علاوه این­که، مساجدی که توسط پیامبر اسلام (ص) بنا شده، همگی از سادگی فوق العاده برخوردار بوده و در نهایت، بی ­پیرایگی ساخته شده است. به عنوان مثال: امام صادق (ع) ماجرای ساختن مسجد رسول خدا (ص) در مدینه را چنین نقل می فرماید: «رسول خدا (ص) ديوار مسجد خود را با پهنای يک خشت بالا برد، مدّتى گذشت و شمار نمازگزاران افزون شد و گفتند: اى رسول خدا كاش مى‏فرموديد تا مسجد را وسيع كنند. رسول خدا (ص) فرمود: بلى. بعد فرمود تا به صحن مسجد افزودند و ديوار مسجد را با يک خشت و نيم بالا بردند. بعد از مدتى، باز به شمار مسلمانان افزوده شد، گفتند: اى رسول خدا كاش مى‏فرموديد تا بر وسعت مسجد بيفزايند. رسول خدا (ص) فرمود: بلى و دستور داد تا به وسعت مسجد افزودند و ديوار مسجد را با دو خشت نر و ماده بنا كردند.

گرماى تابستان شديد شد، گفتند: اى رسول خدا كاش مى‏فرموديد تا مسجد را سايه كنند. رسول خدا (ص) فرمود: آرى و فرمود تا از تيرهاى درخت خرما شمع زدند و سقفى برافراشتند و با شاخه درخت خرما و بوته‏هاى گور گياه سايه‏بان ساختند.

هنگام بارش شديد باران آب از لابلای شاخه‏ها سرازير شد، گفتند: اى رسول خدا كاش مى‏فرموديد تا سقف مسجد را با گل بپوشانند. رسول خدا (ص) به آنان فرمود: نه. فقط سايبان، همانند سايبان موسى بن عمران (ع) و تا رسول خدا (ص) زنده بود، ساختمان مسجد به همان صورت باقى بود».[1]

 



[1]. كلينى، محمد بن یعقوب، كافی، ج 3، ص 295.