Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

راه های نفوذ شیطان در انسان

نفس انسان جنبه های مختلف دارد. جنبه‏ روحانى كه از آن به روح يا نفس مطمئنه تعبير مى‏شود و جنبه اهريمنى كه از آن به نفس اماره يا هواهاى نفسانى، تعبیر مى‏شود.

شيطان براى حكم راندن به آدمى، ناگزير از مجراى نفس امارۀ او،[1] استفاده خواهد كرد و از آن بهره خواهد برد؛ از طرف دیگر يك موجود مثالى، نمى‏تواند به نحو مستقيم با موجودات جسمانى در تكاپو و ارتباط باشد. اين ارتباط مرموز شيطان با نفس اماره، همان چيزى است كه از آن به عنوان القا يا وسوسه ياد مى‏كنند.

علامه طباطبايى در اين باره مى‏گويد:”شيطان از طريق القاى وسوسه در قلب، آدمى را مى‏فريبد.”[2]

پس شيطان، يك جزو علت است و به تنهايى نمى‏تواند، انسان را گمراه كند، بلكه انسان را به سوى آنچه كه نفسش مى‏طلبد، فرا مى‏خواند. يا به ديگر سخن يك علت مُعدّه است، نه علت تامه.

انسان نيز در قبال وى، مختار است و مى‏تواند راه او را دنبال كند و يا پيرو فرامين حق و عقل خويش باشد. از اين رو است كه خداوند متعال، در نهى انسان از عمل به فرامين شيطان، مى‏فرمايد:”و پا جاى پاى شيطان، نگذاريد كه او براى شما دشمنى آشكار است.”[3]

حال سؤال اين است كه شيطان چگونه، احساسات غير عقلانى و هواهاى نفسانى آدمى را تحريك مى‏كند و او را به انجام اعمال ناشايست وامى‏دارد. شيطان از راه‏هاى مختلف در رسيدن بدين مقصود، بهره مى‏برد كه به چند مورد از آنها، اشاراتى خواهيم داشت.

از طرفی شيطان مى‏تواند به عنوان يك موجود عينى و خارجى تمثُّل پيدا كند. اين خود يكى از طرق اغواگرى شيطان است؛ يعنى در لحظات حساس و تاريخى، به عنوان يك فرد ظاهر الصلاح در آمده و انسان‏ها را از مسير حق، گمراه مى‏كند. نمونه‏هايى از اين قضيه، در تاريخ ثبت شده است و چه بسا براى برخی از ما نيز، پيش آمده باشد.[4]

اما او از روش‏هاى ديگرى نيز، بهره مى‏برد كه در آيات قرآنى، به آنها اشاره شده است:

الف. تزيين اعمال زشت: يعنى شيطان كارهاى ناپسند را زيبا جلوه مى‏دهد، تا براى مردم عمل بدان پسنديده و شايسته به نظر آيد. اين همان چيزى است كه در قرآن كريم، از آن به تلبيس حق به باطل[5] و باطل به حق، كه يكى از شگردهاى يهود است، ياد شده است.

تزيين اعمال، راهى است كه آسان و موافق با خواسته‏هاى نفسانى آدمى است. از اين رو در قرآن آمده است: “شيطان كردارشان را بر آنها زينت داد. پس ايشان را از راه خدا باز داشت…” .[6]

ب. وعده‏هاى دروغ: شيطان با دادن وعده‏هاى دروغ و رواج آرزوهاى بلند، انسان را از واقعيات و چالش‏هاى فرا روى خودش، غافل كرده و به اوهامى دور از دسترس مشغول مى‏كند. مشخص است كه نتيجه‏ چنين چيزى جز فرجام فراموشى و غفلت از خداوند نيست.

از اين رو خداوند متعال مى‏فرمايد:”(شيطان) وعده‏شان مى‏دهد و به آرزو كردن وادارشان مى‏كند…” .[7]

ج. بيم و هراس: يكى ديگر از حربه‏هاى شيطان تمسك به ترساندن و بيمناك كردن انسان، نسبت به آينده است. اين حالت ترس علتى است براى معاليل ناپسند فراوانى چون نااميدى، سوء ظن به خداوند، عدم توكل و نهايتاً خوددارى انسان از پرداختن به نيكى‏ها. مثل اين كه شيطان، آدمى را از فقر و تهى‏دستى در آينده، بترساند كه اين مطلب موجب بخل و ممانعت انسان از انفاق مى‏شود. اين موضوع نيز در آيات قرآنى مورد توجه قرار گرفته است. آن جا كه مى‏فرمايد:”شيطان به شما وعده فقر و تهى‏دستى مى‏دهد و به فحشا امرتان مى‏كند.”[8]

منابع و مآخذ:

1. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى.

2. الميزان، محمد حسين طباطبايى.

3. اخلاق در قرآن، محمد تقى مصباح يزدى.


[1]. اخلاق در قرآن، ص 234.

[2]. طباطبایی، محمدحسین، الميزان في تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمدباقر، ج 1، ص 201.

[3]. بقره، آيه 208.

[4]. نک: سليم ابن قيس هلالى، اسرار آل محمد، ص 220.

[5]. بقره، 42.

[6]. نحل، 24.

[7]. نساء، 120.

[8]. بقره، 268.