Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

راه‌های شناخت پیامبران از ديدگاه اسماعيليان

در اندیشه اسماعیلیه[1]، وحی و معجزه دو راه شناخت پیامبران است، که توضیحی اجمالی از آنها ارائه می‌شود:

1ـ وحی:

اسماعیلیه قبول رسالت را به دو صورت ممکن دانسته‌اند.

الف) سمعی: حقیقت رسالت به وسیله کلامی که متکلم پدید می‌آورد به رسول القا می‌شود. در این بیان، کلام، واسطه قبول رسالت بوده، متکلم برای القای آن نیاز به ابزار دارد.

ب) وهمی: مراد خطوراتی است که در عقل رسول به وجود می‌آید و وی آن خطورات را در قالب لفظ به مردم ارائه می‌کند.

در اندیشه اسماعیلیان، قبول سمعی به دلایلی مردود است. آن دلایل عبارت است از:

  1. ایجاد کلام سمعی با مددجویی از ابزاری است که در اختیار متکلم است؛ به نحوی که بدون آن ابزار، فرد توان ایجاد کلام را نخواهد داشت. این سخن مستلزم آن است که متکلم وحی و رسالت، موجودی چون بشر باشد؛ حال آن ‌که این فرقه معتقدند که القای رسالت باید از منبعی ملکوتی و فراتر از بشر صورت گیرد.
  2. ابزار لازم برای ایجاد کلام سمعی باید از منبعی به متکلّم اعطا شود. شخص اعطا کننده هم، نیاز به مُعطی دیگر دارد … و لازمه‌اش تسلسل باطل است. پس قبول رسالت به نحو سمعی باطل است.

در علم کلام اسماعیلیه، قبول رسالت وهمی، امر پذیرفتنی است؛ یعنی آن چه به نبیّ وحی شده است به ذهن او خطور نموده است و او آن خطورات را در مراتب فروتر به صورت لغت به امّتش منتقل می‌کند.

در منظر اسماعیلیه وحی سه مرتبه دارد:

1ـ وحی صریح به ناطقان. 2ـ وحی از «فراسوی حجاب» به اساس. 3ـ وحی خدا به بندگان به واسطه رسولان.[2]

2ـ معجزه:

متکلمان اسماعیلی معتقدند که پیامبران برای اظهار شریعت و اثبات پیامبریشان و ابطال دعاوی مدعیان دروغین نبوت، نیازمند معجزه هستند. معجزه امری حقیقی است و هر پیامبری، با بهره جستن از فیض الهی و مقام ربوبیت حق‌تعالی، از توان تصرف در امور جسمانی و روحانی (معجزه) بهره‌مند است.

در تفکر ایشان معجزه بر سه قسم است:

1ـ خرق عادت؛ یعنی انجام اموری که بر خلاف قوانین طبیعی جهان هستی است.

2ـ اظهار کلامی که منبع ملکوتی و وحیانی داشته باشد، به نحوی که در دوره فترت (مدت زمان بین ظهور دو پیامبر)، پرده از رویدادهای گذشته برای امت بعد برداشته و در دوره آن نبی (آخرین ناطق)، هیچ کس توان ارائه کلامی شبیه کلام او را نداشته باشد.

3ـ همه فضایل موجود در انسان‌ها در او جمع شده باشد، تا بدان جا که هیچ فضل و کمالی از فضل نبی یا ناطق، برتر نباشد. [3]

[1]. برگرفته از: مقاله «نبوت از دیدگاه اسماعیلیان» به قلم دکتر مصطفی سلطانی، از مقالات کتاب اسماعیلیه (مجموعه مقالات)، ص 91 – 95.

[2]. سجستانی‌، ابویعقوب‌، اثبات النبوات، به‌ کوشش: تامر، عارف، ص 147، 59 و 69؛ مادلونگ، ویلفرد، مکتب‌ها و فرقه‌های اسلامی در سده‌های میانه، ترجمه: قاسمی، جواد،‌ ص 242.

[3]. ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، به‌ کوشش‌: تامر، عارف، ص 96؛ابراهیمی دینانی، غلام‌حسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ص 97؛ برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد، به مقاله نبوت از دیدگاه اسماعیلیه (مجموعه مقالات)، ص 91 –  93 رجوع شود.