searchicon

کپی شد

رابطۀ حج با ولایت

فرمان ابلاغ ولایت امیرالمومنین(ع) از طرف  خدواند متعال[1] توسط پیغمبر گرامی اسلام(ص) و اعلام این مسألۀ مهم بعد از اتمام مراسم حج در آن روز خاص آن هم در محل غدیر خم که همه حج گزاران در آن جا از هم جدا می شوند و هر گروه به سوی سر زمین خود می رود دارای حکمت هایی بوده از جمله این که:

أ: عدم دغدغه خاطر مسلمانان بعد از انجام کامل مناسک حج و رسیدن به آرامش خاطر کافی برای طرح مسأله ولایت و جانشینی علی (ع).

ب: پیش گیری از مخالفت احتمالی بعضی منافقان و کج فهمان و پیش گیری از حرمت شکنی مسجدالحرام و کعبه توسط افراد هتاک و بی دین.[2]

ج: عدم گنجایش مسجد الحرام (با توجه به عدم توسعه در آن زمان) برای همه جمعیت حج گزاران.

د: نفوذ کلام مطلوب پیامبر(ص) در هنگام وداع و جدایی بین مولا و بنده و مرید و مراد و منطقۀ غدیر خم هنگامۀ وداع و به تعبیری شاه راه تعیین مسیر کاروان های حجاج و زمان و مکان آخرین وداع هزاران مسلمان شیفته و مرید پیامبر با مراد خودشان بود، از این رو لحظه ای حساس و حیاتی برای بیان این نکتۀ مهم و سرنوشت ساز یعنی خلافت و جانشینی امیر مؤمنان علی (ع) بود.[3]

ه: حکمت و تدبیر اقتضا می کند گاهی برای بیان مطالب مهم و سرنوشت ساز شرایط و فضایی متفاوت با شرایط و فضای عادی و تکراری را باید برگزید و انتخاب غدیر خم با شرایط خاصی که دارد[4] برای ثبت آن به عنوان حادثه ای جدید و فراموش ناشدنی و برای همیشۀ تاریخ در اذهان مردم بود.

این واقعه توسط عدۀ زیادی (110 نفر) از صحابه[5] پیامبر اکرم(ص) و همچنین 84 نفر از تابعین و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفین، نقل شده است. علامه امینی با مدارک و دلایل محکم از منابع معروف اسلامی(اهل سنت و شیعه)، در کتاب شریف الغدیر تمامی این نقل ها را آورده است.

برای مطالعه بیشتر به تفسیر پیام قرآن، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، جلد 9، (امامت و ولایت در قرآن) صفحه 177 به بعد مراجعه فرمائید.



[1]. اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند.

[2] . در تاریخ وارد شده وقتی امام حسین (ع) احتمال حرمت شکنی مسجدالحرام را از سوی دشمنانشان دادند مراسم حج را نیمه تمام رها کردند.

[3] . جریان غدیر در سال آخر عمر پیامبر اکرم (ص) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بیان «… من کنت مولاه فهذا علی مولاه…»  هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست و…، به امامت علی بن ابی طالب تصریح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.

[4]  .آفـتـاب داغ و ريگ ها گداخته و تمام دشت را هيچ سايه سـارى جز آسمان نبود. حالِ پیامبر(ص) دگـرگـون شـد. چـهـره اش حـالتـى خـاص بـه خود گرفت؛ حالتى كه همواره هنگام نـزول وحـى بـر ايـشان عارض مى شد. پیامبر(ص) توقف نمود. آهـنـگ تـوقـف كـاروان تـوسـط جـارچيان نیز نواخته شد. رفته ها بازگشتند؛ پراكنده ها جمع شدند؛ باز مانده ها رسیدند؛ پياده ها توشه بر زمين نهادند، سواره ها پياده شدند و همه گوش به فرمان. همه مى دانستند به يقين، امر مهمى پيش آمده كه پیامبر(ص)، همگان را به ماندن و شنيدن آن دعوت كرده است. برگرفته با تغییرات از گنج نامۀ امام علی (ع)، مبحث غدیر و ولایت.

 [5]. ابوسعید خدری، زیدین ارقم، جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس، براء بن عازب، حذیفه، ابوهریرة، ابن مسعود و عامر بن لیلی، از آن جمله هستند.