کپی شد
رابطه معرفت شناسی با کلام
علم كلام، علمی است كه اصول و عقاید دینی را تبیین نموده و با استفاده از روشهای مختلف استدلال به اثبات آنها و پاسخگوئی به شبهات و اعتراضات مخالفان میپردازد.
علومی كه بر علم كلام تأثیر میگذارند دو گونهاند: دسته نخست علومیاند كه از مبادی علم كلام به شمار میروند مانند منطق و معرفتشناسی، و دسته دوم علومیاند كه از مبادی آن نیستند، ولی از طریق تأیید یا تعارضی بر علم كلام تأثیر میگذارند. در معرفت شناسی؛ خود علم و معرفت، موضوع بحث واقع میشود و مسائلی چون: حقیقت شناخت، واقع نمایی علم، ابزار معرفت، توانایی انسان برشناخت واقعیت و … مورد بررسی قرار میگیرد.
اگر به كتب كلامی مراجعه كنیم مییابیم كه متکلمان قبل از ورود در مباحث كلامی، اموری را به عنوان مقدمه مورد بحث قرار داده اند و از آن جمله بحثهایی است پیرامون فكر و نظر كه از مسائل معرفت شناسی است.
گرچه معرفت شناسی، به عنوان شاخهای مستقل، در دو سه قرن اخیر ظاهر گردیده است، ولی تأمل در بحثهای فیلسوفان و متكلمان اسلامی نشان میدهد كه آنان از این بحث مهم غافل نبوده و در مناسبت های گوناگون پیرامون آن بحث و بررسی نمودهاند.
قدیمترین متن كلامی شیعه، كتاب «الیاقوت» تألیف ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت است، وی در آغاز كتاب خود به بحث پیرامون مسائل زیر پرداخته است: ماهیت فكر و نظر، تعریف و اقسام علم، آیا نظر مفید علم است؟، دلیل چیست؟، آیا دلیل سمعی مفید علم است؟. همچنین فخرالدین رازی، در كتاب «المحصل» مباحث گستردهای را پیرامون علم و فكر و نظر مطرح نموده است كه بسیاری از آنها از مسائل خاص معرفتشناسی میباشند.[1]
[1] . ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، عقائد استدلالی، بخش رابطه علم كلام با علوم دیگر.