کپی شد
رابطه جنبش حماس با دیگر گروههای فلسطینی
درباره مناسبات حماس با دیگر گروههای فلسطینی، حماس ساف را جزو جنبش مقاومت اسلامی میداند، اما مواضع و عملکرد آن را ناشی از افکار غیرمذهبی این سازمان میداند.[1]
دیدگاه حماس درباره مشروعیت ساف با تحولات سیاسی دستخوش دگرگونی شد.
حماس ابتدا ساف را پذیرفت، ولی پس از اجلاس مادرید، مشروعیت آن را زیر سؤال برد.
حماس با انعقاد معاهده اسلو، ساف را به کوتاهی و امتیازدهی به دشمنان متهم کرد و اعلام کرد که این سازمان، نماینده ملت فلسطین نیست.
پس از تشکیل حکومت خودگردان فلسطین در سال ۱۳۷۳شمسی (۱۹۹۴ میلادی)، حماس از این تشکیلات انتقاد کرد.[2]
مناسبات حماس با جنبش فتح براساس رقابت، تشنج و درگیری بودهاست.
از زمان وقوع انتفاضه، این دو جنبش از لحاظ روش و برنامه باهم رقابت میکردند.
در مقابلِ شعارهای فتح که خواهان استفاده از انتفاضه برای تشکیل دولت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی بود، شعار حماس پایان بخشیدن به اشغال فلسطین بود.[3]
[1]. اعداد انس عبدالرحمان، میثاق حرکة المقاومة الاسلامیة (حماس)، در القضیة الفلسطینیة بین میثاقین، مادّه ۲۷.
[2]. خالد حروب، حماس: الفکر و الممارسة السیاسیة، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۰؛ خالد حروب، «حماس و اتفاق غزة ـ أریحا أولا: الموقف و الممارسة»، ج۱، ص ۲۹؛ عبداللّه أبوعید و دیگران، دراسة فیالفکر السیاسی لحرکةالمقاومةالاسلامیة: حماس، تحریر حمد، جواد و برغوثی، اِیاد، ج۱، ص ۲۶۴ـ۲۶۸.
[3]. ویکی فقه.