searchicon

کپی شد

دیگر براهین اثبات وجود خدا

براهین دیگری برای اثبات وجود خدا ذکر  شده است برخی از این براهین به شرح ذیل است:

برهان حدوث:

1. جهان حادث (نوپدید) است؛ چرا که جهان، مرکّب از موجوداتی است که همگی سابقه عدم دارند. بنا بر این، کلّ جهان نیز سابقه عدم داشته و حادث است.

2.  هر حادثی (پدیده ای) محتاج محدثی (پدید آورنده ای) است.

3. پس این جهان محدث و پدید آورنده ای دارد.

برهان حرکت:

1. جهان طبیعت، سراسر حرکت است و سکون، امری نسبی است. این قضیّه هم در فلسفه ثابت شده هم در علم فیزیک نوین.

2. هر حرکتی، محتاج محرّک (حرکت دهنده) است.

3. خود آن محرّک نیز یا دارای حرکت است یا دارای حرکت نیست.

4. اگر دارای حرکت نیست، مطلوب ما ثابت است؛ امّا اگر حرکت دارد، باز خود، محتاج محرّک است.

5. باز محرّک دوم یا فاقد حرکت است یا واجد حرکت. اگر فاقد حرکت است، مطلوب ثابت است و الّا باز روند قبلی تکرار می شود.

6. چون تسلسل محال است؛ لذا سلسله محرّک ها باید منتهی به محرّکی بدون حرکت شود.

7.  پس محرّک بدون حرکت، یقیناً وجود دارد که همان خدا است.

برهان عشق و حبّ:

1. انسان با علم حضوری و وجدانی در می یابد که در ذات خود، عاشق کمال محض، بقاء ابدی، قدرت مطلق، آگاهی نامتناهی و رهایی از تمام قیدها و محدودیّتها است.

2. عاشق و معشوق، مثل بالا و پایین، علم و جهل و امثال اینها لازم یکدیگرند ؛ که یکی بدون دیگری معنا ندارد؛ لذا اگر کسی گفت: من عاشقم. از او پرسیده می شود: عاشق چی هستی؟ چون عاشق وقتی عاشق است، که معشوقی باشد.

3. پس در دار هستی، کمال محض، بقاء ابدی، قدرت مطلق، آگاهی نامتناهی و وجود رها از تمام قیدها و محدودیّتها موجود است و الّا عشق بالفعل انسان به این امور، معنایی نداشت. چنین موجودی همان واجب الوجود است.

درک این برهان برای برخی افراد آسان نیست؛ لذا ممکن است برای برخی شبهاتی درباره این برهان پدید آید؛ که اگر به مقدّمۀ دوم و مثال های ضمن آن توجّه کافی داشته باشند، این اشکالات رفع خواهد شد.[1]



[1].جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، ص172.