کپی شد
دیدگاه فرقه اسماعیلیه درباره توحید
اعتقادات اسماعیلیه در باب توحید عبارتند از:
1- شناخت خدا:
در نگاه اسماعيليه خداوند حقيقتى وراى هستى و عقل است و هرگز قابل شناخت نيست. اگر شناختى هست فقط توحيد و تقديس است. خداوند هويتى است كه عقل اول در او حيران است. راه شناخت خداوند فقط از طريق انبياء و امامان حاصل مى گردد. البته ائمه هم شناخت حقيقى به انسان نمى دهند، بلكه بيان مى كنند كه او قابل شناخت نيست و از حضرت امير (عليه السلام) نقل مى كنند كه به كميل فرمود: «يا كميل مَن اجاب عن التوحيد بالعبارة فهو ملحد و مَن أشار اليه فهو ثنوى… مَن ظنّ انّه واصل فليس له حاصل و كلّما ميزتموه بأوهامكم فى أدقّ معانيه فمصروف عنه، مردود اليكم…». بنابراين خداى اسماعيليه خداى ناشناختنى و دست نيافتنى است.[1]
2- اثبات وجود خدا:
اسماعيليه به علت نگاه خاصشان به شناخت خداوند، درصدد اقامه برهان براى اثبات وجود خدا برنيامدند. در كتاب روضة التسليم آمده است: «اگر كسى گويد من اثبات او كنم، گفته باشد كه من به حقيقت هويت او محيط شده ام و چون احاطه محال است، اثبات محال است».[2]
3- صفات خداوند:
در ديدگاه آنان لازمه وحدانيت، تعالى و تنزيه مطلق الهى، نفى مضاعف است؛ يعنى خداوند نه به وجود توصيف مى شود نه به لاوجود يا عدم. او نه حىّ است، نه لاحىّ، نه عالم است نه لاعالم، نه موصوف است نه لاموصوف. خدا بالاتر از آن است كه به چيزى توصيف شود. او بالاتر از اسم و رسم و صفت است.[3]
یکی از محققان معاصر می نویسد: (اسماعیلیه معتقدند) خداوند متعال ضد و مثل ندارد، واحد غیر عددی است. در او کثرت یا اختلاف بسایط و مرکبات راه ندارد. خداوند، أیس؛ یعنی وجود نیست. او تسمیه؛ یعنی ماهیت ندارد. خداوند صفات ندارد و ذات او در معرفت او کافی است و به همین جهت صفات علیای خود را به صادر اول؛ یعنی اول موجودی که به نحو ابداعی خلق فرموده، عطا کرده است.[4]
4- صفات عقل اول:
در نگاه اسماعيليه تمام صفات و اسمايى كه انسانها براى خداوند به كار مى برند، صفات عقل اول است. عقل اول همان «الله» قرآن است؛ زيرا يا از وَلَهَ (حيرت) گرفته شده و يا از الهانيّت (شوق) و در عقل اول، هم شوق است و هم حيرت. خداوند بى حركت است و بسنده به خود، به هيچ چيز شوق ندارد و در حيرت هيچ مسئلهاى قرار نگرفته است. او سكون محض است. عقل اول وحدت محض، ازلى، ابدى، حىّ، قادر، عليم و حكيم قرآن است. اگر عقل اول الوهيت را از خود نفى نكرده بود، هيچ كس به معرفت خداوند راه نمى يافت.[5]
5- حدوث و قدم عالم:
بنابر نظر اسماعيليه – همچون بوعلى سينا و فلاسفه مشاء – خدا قديم ذاتى و عالَم قديم زمانى و حادث ذاتى است. اكثر متكلمان مسلمان خدا را قديم ذاتى و عالَم را حادث زمانى مى دانستند. اين ديدگاه اسماعيليه، مورد اعتراض اشاعره قرار گرفته و غزالى در «فضائح الباطنية» مى نويسد: «اسماعيليان قائل به دو خداى قديماند كه براى آنها اولى از حيث زمان نيست. مگر اين كه يكى علت ديگرى است… اينان مثل مجوس، قائل به دو إله هستند…».[6] فلاسفه مسلمان گفتهاند: مهم خلق از عدم است كه ما نيز به آن معتقديم و عالم را حادث ذاتى مى دانيم، ولى اين كه حتماً اين خلق از عدم بايد بعد از يک فترت صورت گيرد، لزومى ندارد؛ زيرا زمان به وسيله حركت به وجود مى آيد و حركت از چرخش افلاک و اين وقتى ممكن است كه عالم موجود باشد و به وجود آمده باشد. پس زمان چند مرحله عقب تر از خلق عالَم است و نمىتواند بر عالَم مقدّم شود. براى همين، بعضى از علما بحث زمان موهوم و متوهم را مطرح كرده و اين گونه خواستهاند مسئله را حل نمايند.
6- جبر و اختيار:
ديدگاه اسماعيليه همچون اماميه به پيروى از امام صادق (علیه السلام)، مفاد حديث «لاجبر و لاتفويض بل أمرٌ بين امرين» است. ناصر خسرو در اين زمينه مىنويسد: «خدا عادلتر از آن است كه خلق را بر معصيت مجبور دارد و سپس ايشان را بر آن عقوبت كند… حالِ مردم در اين باره كارى است ميان دو كار، نه مجبور است و نه مختار و اين قول جعفر صادق (عليه السلام) است». على بن محمد بن وليد در اين باره مى گويد: «انّ الله جعل جوهر النفس الانسانى حياً قادراً على فعل الخير و الشرّ و الطاعة و المعصية… و كان عدلُ الله تاماً… و كان عدلُ الله تعالى منزهاً عن أن يتوهم فيه نقص و لمّا كانت رحمة الله تعالى تامّة ارسل الرسل لتمنع عباده عن الشهوات…».[7] بنابراين اسماعيليان اختيار انسانى را پذيرفته و آن را دليل تكليف و ارسال رسل و عقاب و ثواب مى دانند.
7- قضاء و قدر:
در نگاه اسماعيليه قضاء و قدر دو موجود علوى هستند كه به تدبير عالم پايين پرداخته و در تدبير عالَم از طرف خداوند مأذون هستند. آن دو، همان سابق و تالى يا عقل اول و نفس كلى هستند.
8 – مسئله شرّ:
به نظر اسماعيليه شرّ در ابداع، ريشه و اصلى ندارد و شرور عالَم به خاطر حضور ماده است و بالعرض پديدار گشته است. روضة التسليم در اين باره مى گويد: «عالم عقلانى خير محض، عالم نفسانى خير و شرّ به هم آميخته و عالَم جسمانى شرّ محض است… اهل عالَم جسمانى اهل تضاد، و حكم تضاد، اختلاف اهل دنيا است… و خداوند خير افاضه مى كند و شرّ، به عرض در راهها مى آيد». در اينجا تأثير انديشههاى فلوطين نيز پيدا است. فلوطين ماده را شرّ محض دانسته و همه بدىها را از او مى دانست.[8]
اين بود مختصرى در باب اعتقادات اسماعيليه پيرامون خداوند و صفاتش كه از مفاهيم ناب اسلامى به دور است. بنابر تصريحات مكرر قرآن، خداوند در تمام عالم حضور عينى دارد و ربوبيت خويش را به هيچ مخلوقى واگذار نكرده است. خداوند داراى توحيد در صفات، الوهيت، ربوبيت، افعال و عبادت است و هيچ كس را در اين زمينه ها شريک خود نساخته است. شناخت ذات او و صفات ذاتش که عین ذات است، محال است و تنها در مقام فعل، قابل شناخت است. تمام اوصاف قرآن، صفات بارى تعالى است. او متعالى است و در عين حال بسيار نزديک است. خداى قرآن بسيار به انسانها نزديک است و از انسانها دور نيست، حتى از رگ گردن به انسان نزديکتر و حتی بین انسان و خودش حائل است. قرآن درباره اوصاف خداوند مىفرمايد: «و لله الأسماء الحسنى».[9]
[1]. ر.ک: حامدی، ابراهیم بن حسین، کنز الولد، تصحیح: غالب، مصطفی، ص 10 – 13.
[2]. طوسی، نصیرالدین، تصورات یا روضة التسلیم، تصحیح: ایوانف، ولادیمیر، ص 7.
[3]. ر.ک: تامر، عارف، تاریخ الإسماعیلیة، ص 191 – 199؛ قرشي، إدريس عماد الدين، زهر المعانی، تقدیم و تحقیق: غالب، مصطفی، ص 22 – 33؛ سجستانی، ابویعقوب، کشف المحجوب، تصحیح: هانری کربن، ص 14 و 15.
[4]. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 8، ص 191- 199.
[5]. کنز الولد، تصحیح: غالب، مصطفی، ص 43.
[6]. غزالی، ابوحامد، فضائح الباطنیة، تصحیح: القطب، محمد علی، ص 38 – 40.
[7]. ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، به کوشش: تامر، عارف، ص 155 – 148.
[8]. مباحث توحيد اسماعيليه برگرفته از مقاله «خدا و صفات او در نگاه اسماعيليان» به قلم: «مهدی فرمانیان» است كه براى دسترسی به منابع آن مى توان به کتاب اسماعیلیه (مجموعه مقالات) مراجعه نمود. این کتاب مشتمل بر 12 عنوان مقاله در رابطه با تاریخ و عقاید اسماعیلیه به قلم اساتید مختلف میباشد. کتاب فوق الذکر در سال 1381 به وسیله مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم به چاپ رسیده است که از یک پیشگفتار، دوازده عنوان مقاله، فهرست تفصیلی، کتاب نامه و نمایه تشکیل شده است. تعداد صفحات آن 696 صفحه است. ر.ک: گروه مذاهب اسلامی، اسماعیلیه (مجموعه مقالات)، مقدمه: دفتری، فرهاد، ص 62 – 73.
[9]. اعراف، 180.