کپی شد
دیدگاه بزرگان در مورد جهانگیرخان قشقایی
با توجه به جایگاه علمی و اخلاقی جناب جهانگیرخان، دانشمندان اسلامی توصیفاتی را در مورد ایشان ابراز داشتند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
- شیخ عباس قمی:
در سال ۱۳۱۹ قمری که از حج بیتالله الحرام مراجعت کردم به اصفهان رسیدم چنان به خاطرم میرسد که به آن مدرسه (صدر) رفتم (آن مرحوم [حکیم قشقایی] را دیدم که با کلاه پوستی در یکی از حجرات نشسته و فضلا بر دور او احاطه کردهاند و مشغول تدریس است. وی عالم جلیل و فاضل نبیل (دانا) بزرگی بود در معقول و منقول و در عرفان به کمالِ اتقان.
تعلم حکمت، فقه و ریاضت را پیشه گرفت و به تجرد و تحفظ مراتب خود ساعی شده و در علم و عمل بهجایی رسید که از اقطار بلاد به حوزه درسش آمدند و هشتاد سال عمر نمود. هیچگاه کلاه پوست را به عمامه تبدیل ننمود، مگر در امامت جماعت که شال بر سر میپیچید.»[1]
- آقابزرگ تهرانی:
شیخ جهانگیرخان قشقایی اصفهانی، عالم کبیر و فقیه بارع از اعاظم حکما و اجلاء فلاسفه بود. جمع بسیاری از علما و حکمای بعد از وی، مُعترف به نبوغ و تفوق او بر دیگران بودند و بر شاگردیش افتخار میکردند. وی صاحب جاه و مقام و مورد وثوق جمیع طبقات بود. اقامه جماعت میکرده و قشرهای مختلف در نمازش شرکت مینمودهاند و نماز جماعتش از بزرگترین تجمعات در اصفهان بودهاست.»[2]
آقا بزرگ تهرانی مینویسد: «جهانگیرخان چنان کوشید که به اعلی درجات علم دست یافت … و از سائر بلاد به قصد استفاده از او به حوزه درسش شتافتند.[3]
- حاج آقا رحیم ارباب:
مرحوم خان، در اتقان، مردی بود کمنظیر که من مثل او را ندیدم. جامع حکمت، معقول و منقول، بسیار خوش اخلاق، نسبت به طلاب بسیار مهربان و در تربیت آنها کوشا بود. روزهای چهارشنبه درس ایشان به وعظ و اخلاق اختصاص مییافت. مردی بود منیع الطبع، از کسی پول قبول نمیکرد، حتی به هنگامیکه نیاز داشت یا حتی مقروض بود. از عرفان بهرههای کافی و وافی داشت و خود عارفی وارسته بود و مراحلی از سلوک را گذرانده بود. و اشعار مثنوی را خوب میفهمید و گاهی در خلال درس میخواند.»[4]
[1] . قمی، عباس، الفوائد الرضویه، ص ۸۸.
[2]. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ص ۳۴۵.
[3]. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۳۴۴.
[4]. احوال زنده دلان (برنامهای از صدای اصفهان، سال۱۳۶۹، مصاحبه با آقای دکتر کتابی.