کپی شد
دیدگاه امام صادق (علیه السلام) در مورد واقعه فخ
شخصی بهنام نضر بن قرواش نقل میكند: مالهاى سوارى (چهارپا؛ اسب و استر و …) خود را از مدينه به امام صادق (علیه السلام) كرايه دادم. وقتى از دره «مَرّ»[1] رد شديم، ایشان بهمن فرمود: ای نضر! وقتى به فخ رسيديم، مرا مطلع كن. عرضكردم: مگر آن محل را نمیشناسى. فرمود: میشناسم، ولى میترسم خوابم ببرد. نضر میگوید: وقتی بهفخ رسيديم نزديک محمل امام شدم، ديدم خواب است، سرفهاى كردم بيدار نشد. محمل را تكان دادم، حركت كرده نشست.
عرضكردم: بهفخ رسيديم. فرمود: محمل مرا باز كن. سپس فرمود: قطار را بههم وصل كن! وصل كردم. امام (عليه السّلام) را از جاده به كنارى بردم و شترش را خواباندم. فرمود: آب و آفتابه را بده. وضو گرفت و نماز خواند. بعد سوار شد. عرضكردم: فدايت شوم اين عملى كه انجام داديد، جزء اعمال حج است؟ فرمود: نه؛ ولى اين جا مردى از خويشاوندانم با گروهى شهيد مىشود كه ارواح آنها جلوتر از بدنهايشان رهسپار بهشت مىشود.[2]
[1]. محلى در نزديکی مكه است که در آنجا دو درّه نخلتين بههم وصل مىشوند و يک درّه مىگردند.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 48، ص 170؛ اصفهانى، ابو الفرج، مقاتل الطالبيين، ص 367.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید