searchicon

کپی شد

دیدگاه اسلام نسبت به خرافات

دیدگاه اسلام نسبت به خرافات، آن است که خرافات را به منزلۀ غل و زنجیرهایی می داند که بشر بر دست و پای فکر و روح خود بسته است. در قرآن کریم درچهار جا  از جمله در آیۀ 157سوره اعراف آمده است: “همان ها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند؛ پيامبرى كه صفاتش را در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند. آنها را به معروف دستور مى‏دهد و از منكر باز می دارد، أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكی ها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد…”.

در قرآن کریم اغلال هم درمورد دنیا و هم در مورد آخرت به کار رفته است. منظور از غل و زنجیر در دنیا، زنجير جهل و نادانى، زنجير انواع تبعيضات و زندگى طبقاتى، زنجير بت‏پرستى و خرافات و زنجيرهاى ديگر، است،[1] که پیامبران مبعوث شدند، تا از طريق دعوت پى‏گير و مستمر به علم و دانش، از راه دعوت به توحيد و دعوت به اخوّت دينى و برادرى اسلامى، و مساوات در برابر قانون، این زنجیرها را از دست و پای مردم بردارند.

اسلام، با دعوت به تفکر و تعقل، انسان ها را از پذیرش بی دلیل و تقلید کورکورانه از دیگران بر حذر داشته، چه این که برای هر پدیده ای سبب و علتی خاص قرار داده، تا ما گرفتار شانس و اتفاق و خرافاتی از این قبیل نشویم.

امام صادق (ع) می فرماید: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَباً…؛ خداوند متعال، خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد. پس براى هر چيزى سبب و وسيله‏اى قرار داد… ».[2]



[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج‏6، ص 400، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

[2]. کلینی، كافی، ج 1، ص 184، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.