searchicon

کپی شد

دين و علم

دين الهى از دو بخش عناصر ثابت و عناصر متغيّر تشكيل شده است. ارتباط اين دو بخش مسأله‏ بسيار مهمى است كه از رهگذر تبيين آن مى‏توان معضل ارتباط بين علم و دين را حل كرد.

اجمال مسأله اين است كه ما عناصر ثابت را از دين جستجو مى‏كنيم و معتقديم كه اين عناصر ثابت در دين خاتم در هر حوزه‏اى از فعاليت هاى اجتماعى بشر در قالب يك مكتب و نظام هماهنگ ارائه شده و مى‏بايست اين مكتب و نظام از منابع اسلامى به استناد شيوه‏اى كه اهل بيت‏ (ع) پايه‏گذارى كرده‏اند، استخراج شود. در بخش ثابت هويت انسان و استخراج ثوابت دين بدون شك هيچ دانشى غير از دانش هاى دينى به كار فقيه نخواهد آمد، هرچند در آنجا ممكن است برخى از دانش هاى غيردينى پرتوى فراراه فقيه بيافكند و به او اين امكان را بدهد كه بتواند يك عنصر ثابت دينى را استخراج كند، اما هيچ‏گاه هيچ عنصرى از عناصر علوم غير دينى در متن استدلال، يا جستجوى يك فقيه به كار نخواهد آمد.

اما بخش متغيّر كاملاً مرتبط به دانش ها و علوم روز است؛ زيرا در بخش متغيّر براى تصميم‏گيرى و تعيين مسير و نشان دادن راه مى ‏بايست موقعيت و شرايط را شناخت، چه اين شرايط، شرايط اقتصادى باشد، چه تربيتى، چه فرهنگى، و چه سياسى. اينجاست كه دانش هاى غيردينى در استخدام يك فرآيند و عمل دينى قرار مى‏گيرند، به اين معنا كه فقيه در پرتو عناصر ثابت و با كمك متخصصان علوم، به خصوص در حوزۀ‏ علوم انسانى، مى تواند به طراحى عناصر متغير بپردازد.[1]


[1] . هادوى تهرانى، مهدى، ولايت و ديانت، ص 31، مؤسسه‏ فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ پنجم، 1389ش.