کپی شد
دومین عامل درونی پیدایش فرقه بهائیت
آسیبهای اجتماعی و اقتصادی جامعه:
دوره و بازه زمانیای که بهائیت در آن از جهت شرایط و رویدادهای مهم جهانی شکل گرفت، از حساسترین دورههای تاریخی ایران است؛ چراکه رویدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بزرگی در ایران روی داد.[1] بیگمان جامعه و مردم متأثر از این حوادث هستند. گاهی بروز برخی حوادث باعث تأثیرپذیری بیشتر شده و زمینه پذیرش یا عدمپذیرش را در مردم بیشتر میکند؛ مثلاً فقر، آسیبهای اجتماعی و محرومیتها مردم را مستعد پذیرش برخی از افکار و گرایش به برخی از جریانات و حوادث مینماید. دوره شکلگیری بهائیت دورهای است که فقر و محرومیت فرهنگی و معیشتی و بیماری و ناامنیهای مختلف در جامعه ایران چشمگیر است. فاصله طبقاتی در جامعه فراوان و عدهای به هر عنوانی مالک و زمیندار بوده و خوانین از امکانات زیادی بهرهمند هستند. جامعه به دو طبقه ارباب و رعیت تقسیم شده، «فقر و فلاکت سرتاسر مملکت را فراگرفته، حکام و اعضای مالیه[2] هم از ظلم و تعدى ذرهاى کوتاهى نمىکنند».[3]
همزمان با به قدرت رسیدن ناصرالدّینشاه قاجار، بحران هرات «که انگلیس در پیدایش آن دست داشت» بهوجود آمد. انگلیسیها درصدد بودند که افغانستان و هرات را از ایران جدا کنند.[4] از طرفی، تحوّلاتی که در امپراتور عثمانی و کشورهای همسایه غربی ایران به وقوع پیوست، در امور سیاسی و اقتصادی ایران نیز تأثیر گذاشت.[5] نابسامانیهای اقتصادی و بحرانهای مختلف، فقر وسیعی را به جامعه آنروز تحمیل نموده بود. مخارج سنگین درباریان، عیش و نوشهای زیاد و هزینههای زندگی مرفه دربار ایل قجر از یکسو و مطامع اقتصادی بیگانگان از سوی دیگر، دمار از روزگار مردم در میآورد.[6] علاقهمندی ناصرالدّین شاه به سفر، سیاحت و تفریح در فرنگ بهعنوان عاملی هزینهبر، شاه را مجبور میساخت برای تأمین هزینههای سنگین سفر، به بیگانگان امتیازات بیشتر دهد. این مسئله خود باعث شده بود تا بیگانگان به غارت کشور که نتیجهاش استیلای فقر و جهالت مردم بود، بپردازند و به گرفتن امتیازات بیشتر از دربار قاجار، حریصتر باشند.[7]
ظلم و سیطره فقر و محرومیت اقتصادی و استمرار آن در جامعه، وجود انواع محرومیتها و بلایای اقتصادی؛ مثل قحطی، خشکسالی، فقدان بهداشت در جامعه[8] و بیماریهای واگیردار؛ مثل وبا، سرخک، جان بسیاری را گرفت. در چنین وضع آشفته اقتصادی و اجتماعی و دوری مردم از آگاهیهای لازم، دولتهای استبدادی نه تنها تلاشی جهت بهبود اوضاع نداشتند، بلکه هزینههای زندگی آمیخته با تشریفات آنها و وابستگان سیاسی، نظامی، درباریان و …، به مردم تحمیل میشد. علاوه بر این، هزینه جنگها، ویرانیها و حوادث نیز به عهده مردم بود، البته اقتضای حاکمیت مستبدانه، شاه و درباریان را وادار میکرد که مردم را در جهالت و زندگی فلاکتبار فقیرانه، نگه دارند، تا بتوانند آسوده بر آنان حکومت نمایند.
وجود چنین آسیبهایی، قشرها و تودههای عظیم مردمی را برای پیدا کردن راه نجات برمیانگیخت و این عقیده را در مردم زنده مینمود که باید عدالتگستری که در جهان منتظر آمدنش هستند، بیاید و آنان را از ظلم رها سازد و این اجتماع آشفته و ستمدیده را نجات دهد. این انتظار و توقع که ناشی از اعتقاد مردم به مهدویت و وجود مصلحی جهانی بود، دستمایه سوء استفاده جریانهای منحرفی چون شیخیه، بابیه و در نتیجه بهائیت شده و از این طریق اندیشههای ناسالم خود را رواج دادند.
بنابراین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روند شکلگیری جریان بهائیت، عامل اقتصادی و فقر فلاکتبار این دوره تاریخی بود؛ چرا که فقر و محرومیتهای اجتماعی از جمله عوامل شکننده و آسیبزا برای هر جامعهای است.[9]
[1]. شمیم، علیاصغر، ایران در دورۀ سلطنت قاجار، ص 18.
[2]. در دوره قاجاریه مهمترین وظیفه حاکم جمع آوری و اخذ مالیات و ارسال آن به حکومت مرکزی در موعد مقرر بود. در دوره سلطنت آقا محمّد خان، مستوفی الممالک (وزیر مالیه) یکی از مقامات مهم درباری عصر محسوب میشد. در عهد فتحعلی شاه تشکیلات اداری مربوط به امور مالیاتی توسعه یافت و نقش مستوفی الممالک پررنگتر شد؛ زیرا بهجز درآمد گمرکات مهمترین منبع درآمد حکومت، مالیات بود. تنظیم امور مالیات بر عهده مستوفی بود. وظیفه عمده مستوفیان رسیدگی به «حساب و جمع و خرج» کشور و انجام امور مالی مرکز و ایاالت و از جمله مالیات، مستمریها و ادرارات بود؛ به مجمعه این افراد اعضای مالیه گفت میشد.
[3]. عین السلطنه (سالور)، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عین السلطنه، گردآوری: افشار، ایرج، ج 9، ص 6757.
[4]. بیات، عزیزالله، تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان، ص 514.
[5]. همان، ص 506.
[6]. سعیدى، سیرجانى (گردآورنده)، وقایع اتفاقیه، ص 7.
[7]. تیموری، ابراهیم، عصر بیخبری، ص 50.
[8]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج 8، ص 189 و ص 206.
[9]. حسنلو، امیرعلی، مقاله جریان شناسی پیدایش فرقه ضاله بهایی، سایت اندیشه قم، مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علمیه قم.